خلاصة:
توجه به متد و روش مناسب در هر علم نقش بیبدیلی در انسجام بخشیدن به مسائل آن علم و جلوگیری از مغالطات به وجود آمده دارد. شناخت دقیق مقوله اعتبار یکی از مهمترین مباحث روش شناسانه است که میتواند در طیف گستردهای از علوم، از جمله علم اصول که علمی اعتباری است نقش آفرینی کند. اهتمام به مقولهی اعتبار، گاه از جهت جلوگیری از خلط امور حقیقی از اعتباری مورد ارزیابی قرار میگیرد که موضوع بحث این مقاله نیست بلکه در این نوشتار با بررسی حقیقت و اقسام اعتبار و تفکیک احکام و ضوابط هر یک از اقسام اعتبار تاثیر آن را در علم اصول بیان کردهایم. اعتبارات فردی و اجتماعی گاه به صورت سلسله و مراتب پیچیدهای تحقق مییابد که هرچند در طول غایت و هدفی واحد شکل گرفته است اما هر یک هویت و اعتباری مستقل است که نباید با دیگر مراتب خلط شود توجه به این نکته در مباحث علم اصول میتواند درک بسیار روشن و دقیقی از وضع استعمال دلالت اراده استعمالی اراده جدی فراهم آورد. البته در این مقاله به صورت محدود به سه مساله اصولی پرداخت شده است اما طرح جامع این بحث میتواند نقش اساسی در تحول علم اصول ایجاد کندخصوصا اگر اصول را علمی در جهت بیان قواعد تقنین احکام شرعی بدانیم.
ملخص الجهاز:
اعتبارات فردی و اجتماعی گاه به صورت سلسله و مراتب پیچیده ای تحقق می یابد که هرچند در طول غایت و هدفی واحد شکل گرفته است اما هر یک هویت و اعتباری مستقل است که نباید با دیگر مراتب خلط شود توجه به این نکته در مباحث علم اصول میتواند درک بسیار روشن و دقیقی از وضع استعمال دلالت اراده استعمالی اراده جدی فراهم آورد.
حالْ برای این که بتوانیم دانشهای اعتباری مثل علم حقوق یا علم اصول را به خوبی بشناسیم، باید خود «پدیده»ی اعتبار را به خوبی البته باید توجه داشت که کمال قوای مختلف انسان همیشه ملازم با کمال نهایی و سعادت اخروی نخواهد بود؛ مثلا قوای شهویه میل انسان را به سوی بیشترین بهره شهوانی میبرد و ادراکات اعتباری نیز مسیر را برای نیل به این هدف مهیا میکند، اما اگر میل به بینهایت در قوه شهویه محدود نشود، همین امر هلاکت انسان را رقم میزند، لذا تشریع دین و دعوت انبیای الهی جهت هدایت نوع انسان به سوی کمال و سعادت ابدی انجام گرفته است.
بنابراین، تقسیم وضع به تعیینی و تعینی خروج از ضوابط اعتبارات است، زیرا همان طور که بیان شد، کثرت استعمال ویژگی خاص مقام استعمال است که اگر با ضوابط درست استعمالات عرفی تحقق یابد، میتواند در نحوهی به کارگیری الفاظ در مقام استعمال تاثیرگذار باشد؛ مثلا کثرت استعمال موجب شود لفظی که تا به حال به صورت مجازی و با قرینه به کار میرفت، از این پس بدون قرینه و به صورت استعمال حقیقی استعمال شود، اما این امر تاثیری به مقام وضع ندارد، یعنی نمیتوانیم آن را نوعی از وضع به حساب آوریم و سپس در جمع بین تعریف و تقسیم، با اشکال مواجه شویم.