خلاصة:
هدف مقاله حاضر از بررسی خاستگاه دانش کلام سیاسی در اسلام آن است که در یک مطالعه تاریخی، زمان پیدایش این دانش را مشخص سازد؛ و با سنجش اعتبار دیدگاه محققان معاصر، به اختلاف نظر بین آنان در این خصوص خاتمه دهد. با توجه به هدف این پژوهش، این نوشتار در ردیف تحقیقات بنیادی قرار میگیرد که در پی پروراندن نظریه ریشهدار بودن دانش کلام سیاسی است.
روش مطالعه در این مقاله، استنادیِ تحلیلی و تحلیلیِ استنادی است. ارزش این روش در این است که برای رسیدن به پاسخی منطقی، نخست کوشیدهایم به گزارههای مصادر تاریخی و حدیثی استناد نماییم و سپس از آنها تحلیلی مناسب ارائه کنیم. همانگونه که در بعضی موارد برای اثبات درستی تحلیلهای ارائه شده، سعی بر آن نمودهایم که این تحلیلها را نیز با ارجاع دادن به شواهد تاریخی و حدیثی مستند گردانیم. در عین حال همت بر آن گماشتهایم که به تناسب سخن از تحلیلهای اندیشمندان معاصر در این زمینه نیز غفلت نورزیم. بنابراین ابزار جمعآوری اطلاعات از یکسو مصادر و منابع کتابخانهای و از سوی دیگر مطالعات و مقالات الکترونیکی است.
این پژوهش با محوریت پاسخگویی به سه سؤال ذیل سامان یافته است:
- دانش کلام سیاسی، در چه دورهای از تاریخ علم کلام اسلامی و اندیشه سیاسی طرح و پیریزی شد؟
- این علم، پیرامون کدام مسئله کلامی که در عین حال موضوعیت سیاسی و اجتماعی داشت شکل گرفت؟
- نخستین چهره اسلامی که توفیق پیریزی دانش کلام سیاسی را یافت کیست؟
یافتههای این تحقیق مؤید این فرضیه است که خاستگاه دانش کلام سیاسی به رخداد سقیفه و مسئله جانشینی رسول خدا(ص) باز میگردد؛ و امیرالمؤمنین(ع) نخستین چهره اسلامی است که این دانش را پیریزی نمود. بنابراین کفه ترازو به نفع آن دسته از محققانی که قائل به ریشهدار بودن کلام سیاسی هستند سنگینی میکند؛ و بر اساس روایات ثبت شده در مصادر، عصر تکوّن و پیدایش کلام سیاسی به زمان وفات حضرت رسول(ص) باز میگردد.
Political theology, as one of the branches of theology, organizes one of the pillars of Shiite political thought. There is disagreement among contemporary scholars as to whether political discourse is a relatively emerging or entrenched science. To validate the views of both groups of scholars, a historical study of the evolution of political discourse is necessary. The present article has tried to study the origin of this knowledge and the first Islamic figure who succeeded in designing and establishing this knowledge with the help of analytical citation method. The results of this research indicate that the origin of the knowledge of political theology goes back to the event of Saqifa and the issue of Imamate; And Imam Ali was the first Islamic figure to establish this knowledge. According to the narrations recorded in the sources, the era of the emergence and emergence of political discourse dates back to the time of the death of the Prophet (PBUH). However, after the incident of Saqifa, following the political atmosphere of that day, there was not enough opportunity for the Amir al-Mo'menin to raise and explain the issue of Imamate. However, with the arrival of the caliphate, this restriction became relatively less, and as a result, the Imam found a better opportunity to re-design and establish the "principle of divine Imamate" within the framework of political theology.
ملخص الجهاز:
در برابر مقاله حاضر مي کوشد تا ضمن بيان ارجحيت يکي از دو ديدگاه مذکور، با معرفي نخستين چهره علمي اسلام که با قوت به يکي از مهم ترين مسائل کلان کلام سياسي ، يعني مسئله امامت ورود پيدا کرده است ، ريشه دار بودن اين دانش را اثبات نمايد.
از آنجا که امامت و رهبري امت اسلام پس از رحلت رسول خدا(ص) به شدت محل اختلاف قرار گرفت ؛ و اين اختلاف در تمام ادوار تاريخ اسلام تا به امروز نيز ادامه دارد، بررسي اين مسئله و مهم ترين متفرعات آن، از ابتداي نشأت کلام سياسي در انديشه اميرالمؤمنين و اهل البيت (ع) گرفته ، تا سير تاريخي ُ تطور آن، از خلال تراث علماي شيعه و سيره آنان، مي تواند تصويري واضح از امام عادل و سلطان جائر و نيز حکومت اسلامي و خلافت قهري ارائه دهد.
بنظر مي رسد از بين تعاريف موجود(خسروپناه ،۱۳۸۲: ۵۰۴؛ معرفت و محسني ،۱۳۷۷: ۱۰-۸؛ بهروزلک ،۱۳۸۲: ۸۲؛ شفيعي ،۱۳۹۰: ۲۱-۲۰؛ ايزدهي و صديق تقي زاده ،۱۳۹۷: ۸۹-۸۸)، تعريف زير منسجم تر و مبسوطتر باشد: «کلام سياسي شاخه اي از دانش کلام است که با روشهاي گوناگون عقلي ، نقلي و جدلي به تبيين و اثبات اصول عقايد ديني مربوط به امور سياسي ، يعني هر آنچه که به صفات خداوند نسبت به امور سياسي يا امور سياسي ممکنات از حيث تعلقشان به صفات الهي بازمي گردد، مي -پردازد و از آنها در برابر ً ديدگاه هاي مخالف و شبهات منکران دفاع مي کند»(الهي راد،۱۳۹۰: ۱۲۲).