خلاصة:
عصر ملوک الطوایفی یک سری اعراب از یمن مهاجرت کرده و به طرف عراق و در ناحیه ای به نام حیره ساکن شدند سیاستی
که ساسانیان در برابر آنها پیش گرفتند وحدتی بین کیاست و قدرت بود اما در زمان خسرو پرویز قدرت به یک عامل مخرب
تبدیل شد چرا که وی هوی و هوس را به جای کیاست رهنمون خویش ساخته بود و سرانجام خاندان ساسانی را به نقطه فرجام
رسانید. این مقاله سعی دارد تا با بررسی همه جانبه موضوع مورد نظربه مسائلی همچون چگونگی تشکیل دولت حیره و
مهاجرت اعراب حیره بپردازد و سپس در قسمتی دیگر در مورد روابط ساسانیان با دولت حیره و همچنین عواملی که باعث
سقوط حیره شد و اینکه چه پیامدهایی را برای حکومت ساسانیان به ارمغان آورد را به بحث و بررسی خواهد پرداخت
ملخص الجهاز:
بطوريکه در زمان يزدگرد به نابودي کامل رسيد و سياستي که اردشير بابکان در اوايل سلطتنت و پايه گذاري سلسله ساسانيان پايه ريزي کرده بود مبتني بر اينکه نمي توان مستقيم بر اعراب حکومت کرد و بايد شخصي از ميان خود اعراب حاکمشان باشد ولي خسرو بدون تدبير اين سياست را ناديده گرفت و از جمله عوامل ديگر که در اين سقوط نقش داشتند نزديک بودن پايتخت آن دولت ساساني بر جزيره العرب و زود دست يافتن عرب بر آن شهر باشکوه بود و ديگر خيانت بعضي از سرداران و بزرگان ايراني در جنگ قادسيه به شاه ساساني را مي توان نام برد.
پس از جذيمه پسر خواهرش عمرو بن عدي به حکومت رسيد و عمرو بنيانگذار حکومت لخميان در حيره به شمار مي آيد و مردم حيره در نوشته هاي خود بسيار از وي تعريف و تمجيد کرده اند وي لشکرکشيها بسيار انجام مي داد و غنايم زيادي به دست مي آورد و از ملوک الطوايف عرب فرمان نمي برد و آنان نيز از عدي اطاعت نمي کردند در آن زمان که به سلطنت رسيدن وي معاصر با اردشير بابکان بود پس از آنکه اوضاع داخلي کشور را سر و سامان داد از اينکه عدي به اين روش بود و به دنبال حکومتي مستقل بود به خشم آمد بنابراين عراق را متصرف کرد و علي رغم ميل باطني مردم حيره مجبور شدند به خواسته هاي او تن بدهند و دسته اي از عرب ها که از قضاعه بودند به شام رفتند و به قضاعيان آنجا پيوستند.