خلاصة:
مصرف خمر و سایر مسکرات، آثار و عواقب نامطلوب و ناخوشایندی از لحاظ جسمی و روانی به دنبال دارد. شرب خمر یک جرم حدی است، یعنی شرایط و کیفیات این جرم و مجازات آن در شرع مقدس بیان شده است. قانونگذار به تبع شرع در قانون مجازات و در قسمت حدود به این جرم و مجازات ناشی از آن پرداخته است و در ماده 264 قانون مجازات علاوه بر خوردن، تزریق و تدخین مسکرات را هم موجب حد دانسته است که این حکم با نظر فقهای شیعه مبنی بر اینکه خوردن مسکرات موجب حد است سازگاری ندارد بنابراین نسبت به تزریق و تدخین مسکرات شبهه وجود دارد که با توجه به قاعده دراء، حد ساقط میشود. گذشته از آن اصل تفسیر به نفع متهم موید این مطلب است که در موارد شک و از باب تفسیر به نفع متهم، حکم به عدم اجرای حد شود.
ملخص الجهاز:
ق، جلد 2، صفحه ۳۰۳ و ۳۰۴ قانونگذار آن را جرم انگاری نکرده بلکه صرفاً خوردن مسکر را جرم انگاری کرده به گونه ای که اگر شخصی ماده مسکر بخورد ولی مست نشود ولو اگر یک قطره باشد به مجازات حدی محکوم خواهد شد البته فقها در معنی و تعریف مستی اختلاف نظر دارند برخی مستی را این چنین تعریف نموده اند که مست کسی است که حسن و قبح امور در نظر او یکسان است و یا برخی دیگر آن را این چنین تفسیر کرده اند که مستی حالت شخصی است که زمین را از آسمان و طول را از عرض و زن را از مرد تمیز نمی دهد 1 ولی به نظر می رسد این تعاریف غیر منطقی است و انطباق آن با مصادیق دشوار است پس به نظر میرسد تشخیص اینکه چه چیزی مسکر است یا نیست با عرف است چون مسکر یا مایع مست کننده در شرع تعریف مخصوصی ندارد و برای تعریف آن باید به عرف مراجعه شود 2-خمر خمر در لغت به معنی ستر و پوشاندن است و به آنچه که با آن چیزی را می پوشانند خمار می گویند چنانکه در زبان عرب برای روپوشی که زنان سر خود را با آن می پوشانند خمار گفته می شود و اما در اصطلاح شرع، خمر به هر مایع مست کننده ای گفته می شود خواه از انگور گرفته شده باشد یا از کشمش یا از خرما و یا هر نوع مشروبات الکلی البته استعمال واژه خمر برای مایع مسکر به علت تناسبی است که بین معنی لغوی آن با این معنی وجود دارد زیرا این مایعات به جهت مستی که ایجاد می کند گویی که روی عقل را پرده میاندازد و نمی گذارد که خوب را از بد و زشت را از زیبا تمییز دهد 2 3-حدود حدود جمع حد و حد در لغت به معنی منع و بازداشتن 3 و یا چیزی که میان دو چیز حائل شده و از اختلاط آنها جلوگیری می کند نامیده شده 4 اما در اصطلاح فقهی و از نظر شرعی جزیری، عبدالرحمان- غروری، سید محمد- مازح، یاسر، الفقه علی مذهب الاربعه، دار الثقلین، بیروت- لبنان ۱۴۱۹ ه.