خلاصة:
در دوران پیشاکلاسیک، ادبیات معتبر مختص نخبگان جامعه و ادبیات عامه به عموم مردم اختصاص داشت و ادبیات عامه عمدتاً شفاهی بود. در دوران مدرن، ادبیات عامهپسند از طریق نوشتار مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. این روند در ایران نیز، با فراگیر شدن سواد عمومی، گسترش صنعت چاپ و در نتیجه پیدایش نظام مطبوعات، ایجاد شد و گسترش یافت. در مقالۀ حاضر، کوشش کردهایم تا پس از ارائۀ تعریفی از رمان عامهپسند و علل و زمینههای پیدایش آن در ایران، بر اساس تغییرات پارایمی، یک دورهبندی از تاریخ آن طی یک صد سال اخیر در کشورمان به دست دهیم. طبق بررسیهای ما که نتایج آن در این مقاله آمده است تاریخ رمان عامهپسند در کشورمان را میتوان به چهار مقطع تقسیم کرد که این مقاطع پیشنهادی به ترتیب، سالهای 1. 1287 تا 1320؛ 2. 1320 تا 1332؛ 3. 1332 تا 1357؛ 4. 1357 تا کنون را شامل میشود.
In the pre-classical period, canonical literature was reserved for the elites of society and popular literature was reserved for the general public, and popular literature was mainly oral. In modern times, popular literature has attracted a large audience through writing. With the spread of public literacy, the expansion of the printing industry and as a result the emergence of the press, this trend in Iran was created and expanded. In the present article, after presenting a definition of popular novel and the causes and contexts of its emergence in Iran, based on paradigm shifts, we have tried to focus on one period in its history which spans the last one hundred years in our country. Accordingly, the history of popular novels in our country is divided into four periods, which are the proposed periods, respectively, the years 11908-1941; 21941-1953; 3. 1953-1979; 4. 1979 onwards.
ملخص الجهاز:
٢. پيشينۀ تحقيق با وجود گسترش چشم گير فرهنگ روزمره و عامّه پسند، به ويژه در دو دهـۀ اخيـر، و سـرعت نفـوذ آن در عرصه هاي گوناگون زندگي ايرانيان ، مطالعات دربارة اين نوع ادبي در کشور هنوز در مراحل اوليه اسـت و به تعداد انگشت شماري ترجمه در زمينۀ ادبيات عامّه پسند و نظريه هاي مربوط بـه فرهنـگ عامّه پسـند و زندگي روزمره از قبيل روانکاوري فرهنگ عاّمه (١٣٨٢)، داستان هاي عاّمه پسند: مجموعه مقالات (١٣٨٣)، مطالعات فرهنگي در فرهنگ عاّمه (١٣٨٦)، فرهنگ و زندگي روزمره (١٣٨٦)، مقدمـه اي بـر نظريـه هاي فرهنگ عاّمه (١٣٩٢) و شمار اندکي مقاله در تحليل اين نوع ادبيات در ايران با رويکرد جامعه شناسـانه و مطالعات فرهنگي محدود ميشود.
به هر روي، اوج رواج رمان عامّه پسند به ويژه از سال هاي ١٣٣٢ به بعد، تحت تأثير رفاه اقتصادي در ميان قشرهايي از جامعۀ ايراني بوده و به همين دليل است که عشق و ماجرا از ويژگيهـاي اصـلي رمان هـاي اين دوره است و ميتوان ادعا کرد که در همين دوران است که لذت و سرگرمي يـا بـه عبـارتي دقيـق تر مصرف براي لذت در ادبيات ايران رواج عام مييابد.
سـال هاي ١٣٢٠ تـا ١٣٣٢ از دوران اوج رواج رمان عامّه پسند فارسي است و اين مقطع از آزادترين دوران تارخ معاصر ايران از جهات گوناگون ، سياسي، فرهنگي و اجتماعي است .