خلاصة:
اصل امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح از مهمترین اصول در فلسفة اسلامی هستند که بحث و مناقشة بسیاری دربارة آنها وجود دارد و مطالعة آنها میتواند بسیاری از مسائل فلسفة اسلامی را روشنتر کند. هدف اين مقاله بررسی اصول امتناع ترجّح بلامرجّح و امتناع ترجیح بلامرجّح در فلسفة اپیکوریان و رواقیان است. این دو اصل کاربردهای بسیار متنوعی در این دو مکتب فلسفی دارند و در مباحث اخلاقی و معرفتشناختی و فیزیکی از آنها استفاده میشود. رواقیان اصل امتناع ترجّح بلامرجّح را بطور کامل پذيرفتهاند و اصل امتناع ترجیح بلامرجّح را نیز قبول كرده و آن را مبتنی بر اصل امتناع ترجّح بلامرجّح میدانند. ترجیح بلامرجّح در نظر رواقیان منجر به وجود حرکت بیعلت میشود. اپیکوریان اصل امتناع ترجّح بلامرجّح را در حوزة بزرگمقیاس (macroscopic) یا اجسام و رویدادها میپذیرند و در حوزة کوچکمقیاس (microscopic) یا اتمها آن را دستكم در یک مورد، یعنی انحراف اتمها، نقض میکنند. اپیکوریان اصل امتناع ترجیح بلامرجّح را پذيرفته و ترجیح بلامرجح را بطورکلی ممکن میدانند؛ اگرچه در برخی موارد آن را قبیح و در برخی موارد آن را جایز میشمارند. آنها ترجیح بلامرجح را نمونة اعلای آزادی اراده و اختیار در انسان در نظر میگیرند.
The principles of the impossibility of preponderance without a preponderant and the impossibility of developing a preference are among the most important principles of Islamic philosophy that have been widely discussed. Since the related debates have provoked several contradictory ideas, their study aims to clarify many of the problems in Islamic philosophy. The purpose of this paper is to examine the principles of the impossibility of preponderance without a preponderant and developing a preference in Epicurean and Stoic philosophies. These two principles play extremely diverse functions in these two schools of philosophy and are utilized in ethical, epistemological, and physical discussions. Stoics have completely accepted the principle of the impossibility of developing a preference. They also agree with the principle of the impossibility of preponderance without a preponderant but believe that it is based on the principle of the impossibility of making a preference. Stoics maintain that preponderance without a preponderant leads to motion without a cause. Epicureans agree with the principle of the impossibility of developing a preference at a macroscopic scale or in the realm of bodies and events. However, they reject it in the microscopic realm of atoms at least in the case of their diversion. Epicureans accept the principle of the impossibility of preponderance without a preponderant and believe that it is generally possible. However, they acknowledge that it is discreditable in some cases and allowed in some others. They hold that preponderance without a preponderant is a supreme example of Man’s free will.
ملخص الجهاز:
اپیکوروس در این بخش بیان میکند که سرعت اتمها باید با هم برابر باشند، اتمهای بزرگتر بدليل وزن یا اندازة بزرگترشان سریعتر حرکت نمیکنند و اتمهای کوچکتر سرعتشان بیشتر از اتمهای بزرگتر نيست، چون مسیری که در آن حرکت میکنند، یعنی خلأ، یکسان است؛ در خلأ چیزی که از حرکت اتمها ممانعت کند وجود ندارد و بهمین دلیل اتمها با سرعتي یکسان به حرکت خود ادامه میدهند.
بر اين اساس میتوان نتیجه گرفت که با توجه به کاربرد اصل امتناع ترجیح/ترجّح بلامرجّح در مورد سکون زمین یا وجود دائمی جهان یا برابری سرعت اتمها، این اصل در جایی بکار برده میشود که منجر به حرکت و تغییر نیست.
بنا بر گزارش پلوتارخ (Plutarch)، استدلال خروسیپوس به این صورت است: بعضی از فیلسوفان فکر میکنند اگر در بخش حکمران نفس حرکتی تصادفی قرار دهند، میتوانند انگیزة ما را از ضرورتِ ناشی از علل خارجی رها کنند؛ که [این امر] بويژه در مواردی که اشیاء از هم غیرقابل تشخیص هستند روشنتر است، زیرا وقتی دو چیز در ارزش با هم مساوی و برابرند و ضروری است که یکی از این دو را انتخاب کرد، بدلیل عدم تفاوت آنها از یکدیگر، علتی که ما را به یکی یا دیگری رهنمون شود، وجود ندارد، پس این علت تصادفی بخودی خود انحرافی در نفس ایجاد میکند و این چنین از بنبست خود را بیرون میکشد.