خلاصة:
مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تناسب آموزش های فنی و مهارتی در استان زنجان با نیاز واقعی بازار کار و ارایه راهکارهای بهبود کیفیت نظام آموزشی آن انجام شده است. پژوهش حاضر از رویکرد ترکیبی کمی - کیفی بهره گرفته است. برای انجام این تحقیق، از روش نظریه بنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق هنرآموزان هنرستانها و کارفرمایان بازار کار بودند که تعداد 59 نفر بعنوان نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد از بعد کمی و کیفی تناسب آموزشها با بازار کار در حد متوسط به پایین می باشد. همچنین مهمترین راهکارهای عملیاتی جهت بهبود کیفیت نظام آموزشی فنی و مهارتی با بازار کار شامل هدفمند کردن آموزشها، ارائه اطلاعات صحیح درباره آینده شغلی رشته تحصیلی، تقویت زیرساختهای آموزشی، اصلاح ساختارهای جذب هنرجو و استخدام هنرآموز، نیاز محوری در آموزشهای فنی و مهارتی و ارتباط مستمر با بازار کار میباشد.
The purpose of this study is to investigating the fit of technical and skill training with market need in zanjan province. In this study has used a combined quantitative-qualitative approach. To conduct this research, the grounded theory method has been used. The statistical population of the study is teachers and employers in the labor market, 59 people were selected by purposive sampling. The results showed that the quantity and quality, the relevance of education to the labor market is lower than moderate. Also, the most important operational strategies to improve the quality of the technical and skills education system with the labor market include targeting training, provide accurate information about the career future of the field of study, Strengthening the educational infrastructure, Reform structures acceptance of the student and employment a teacher, Need-based for technical and skilled training and Continuous communication with the labor market.
ملخص الجهاز:
کلمات کليدي: آموزش هاي فني و مهارتي، تناسب ، بازار کار ، هنرآموزان ، کيفيت ، نظام آموزشي ١ استاديار دانشگاه زنجان , نويسنده مسول ٢ دانشيار دانشگاه زنجان ٣ دانشجوي دکتري دانشگاه رنجان مقدمه امروزه تربيت نيروي انساني ماهر و کارآمد يکي از عوامل کليدي در توسعه اقتصادي و اجتماعي هر کشوري به حساب ميآيد (آيتي و فتحي،١٣٩٣) و از طرفي يکي از ويژگيهاي هر نظام اقتصادي تلفيق ساختارهاي آموزش و اشتغال است که يکي از مشخصه هاي اساسي نظام هاي آموزشي، افزايش توانمندي شغلي مهارت آموزان با توجه به نيازهاي جامعه ، بازار کار و اشتغال است (صائميان و اسماعيليان ، ١٣٩٦) لذا آماده سازي جوانان براي بازارکار يکي از وظايف مهم نظام آموزشي در کشورها است (فورستر و بول ، ٢٠١٨ و اندرسون ، ٢٠١٨).
(1398 آموزش هاي فني و مهارتي در قالب آموزش هاي رسمي در مقطع متوسطه را آموزش و پرورش بر عهده دارد که اين وظايف در قالب فعاليت هاي هنرستان هاي فني و حرفه اي و کاردانش به هنرجويان انتقال داده ميشود و هدف اصلي طراحان آموزش هاي فني و مهارتي، کاربردي کردن آموزش ها و ارائه فنون و مهارت هاي مورد نياز بازار کار و در نهايت زمينه سازي براي اشتغال دانش آموختگان است (قلي نيا و همکاران ، ١٣٨٥).
Rethinking the relationships between vocational education, skills development policies, and social policy in south Africa.