خلاصة:
گزارشها حاکی از رشد فزاینده نرخ دختران مجردِ سنبالا در دو دهه اخیر در ایران است. شرایط بومشناختی فرهنگی نیز نشان میدهد که این دختران در تیررس مستقیم نگاههای متفاوت اجتماعی بوده و نسبت به زنان متأهل در قضاوتهای اخلاقی جامعه در وضعیت هنجاری ۔ اخلاقی، منطقی قرار ندارند. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که دختران به لحاظ جامعهشناختی چه تفسیری از تجربهٔ اخلاقی حاصل از زیست تجردیشان در مواجهه اجتماعی با دیگران دارند. رویکرد این پژوهشْ کیفی است و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها استفاده شده است. دادهها از طریق مصاحبه نیمساختاریافته با 20 نفر از دختران مجرّد 40 تا 50 سال شاغل و ساکن شهر اصفهان جمعآوری شده که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. پس از تنظیم متن مصاحبهها و کدگذاری دادهها تجربه اخلاقی دختران در مواجهات اجتماعی در ۶ مضمون سازماندهنده شناسایی و در سه مقوله فراگیر «کالاشدگی جنسی»، «هویت اخلاقی ناپایدار» و «منزلت اجتماعی فروکاسته» سامان یافت.
Credible reports show that the number of spinsters has increasingly grown up in the last two decades in Iran. Ecological and cultural conditions indicate that these spinsters are seen differently and judged unfairly as opposed to married women in normative and ethical situations. Thus, this study aims to answer how these spinsters understand their own moral experience of celibacy in their social encounter with others. A qualitative content-analysis method is used in this research. The data was collected through semi-structured interviews with 20 unmarried girls aged between 40 and 50 who work and live in Isfahan. They were selected by the purposive sampling method. After the interviews are organized and the data is coded, their moral experience in social encounters is classified under six organizing themes and three overarching categories: “sex commodity”, “unstable moral identity”, and “inferior social status”.
ملخص الجهاز:
اين نـوع نگـاه بـه دختران سن بالا، افزون بر اينکه لايه هاي غير اخلاقـي عميقـي بـين مـردان و زنـان مجـرد ايجـاد خواهد کرد، ميتواند زنان مجرد را تحت تأثير رفتارهاي جامعه به انـزواي اجتمـاعي سـوق داده و مشکلاتي براي آنها در برخوردها و مواجهه اجتماعي ايجـاد کنـد.
در ايـن پـژوهش بـا تکيـه بـر رويکرد کيفي و الهام از يک مبناي نظري مشترک در جامعه شناسي و اخلاق استدلال ميشود کـه اساسا دختران سن بالا به لحاظ جامعه شـناختي چگونـه تجربـه هاي اخلاقـي حاصـل از زيسـت تجرديشان در مواجهه اجتماعي با ديگران را برساخت ميکنند.
با اين حال ، پژوهش حاضر با اتخاذ رويکردي جامعه شناختي۔ اخلاقـي بـه دنبـال برسـاخت تفسير نگاه دختران مجرد سن بالا و معناسازي آنها از تعاملاتشان در مواجهه اجتماعي بـا ديگـري است ؛ رويکردي که کاربست آن ميتواند ابعاد گسترده تري از يک مسـئله اخلاقـي را بـا رويکـرد جامعه شناسي در آينده رقم زند.
در همين راستا، سوژه بودگي دختران مجرد سن بالا براي دختران ؛ به اين معنا که بالارفتن سن بـراي آنها يک مسئله ٔ اجتماعي است ، دغدغه منـدي و صـراحت در گفتـار و ارائـه منطقـي تجربـه هاي اخلاقي و درک مسئله در قالـب يـک فهـم اخلاقـي از برجسـته ترين شـاخص ها بـراي انتخـاب مشارکت کنندگان بـود.
۴. تحليل يافته ها با تحليل گفتارهاي مشارکت کنندگان ، ۳۵۰ گزاره معنادار مفهومي، ۵۵ مضمون پايه ، ۶ مضـمون سازمان دهنده و سه مضـمون فراگيـر کالاشـدگي جنسـي ١، هويـت اخلاقـي ناپايـدار٢ و منزلـت اجتماعي فروکاسته ٣ به عنوان مهم ترين تجربه هاي اخلاقي دختران سن بالا از تجردي در مواجهـه اجتماعي برساخت شد که در زير به تحليل و بررسي آنها خواهيم پرداخت .