خلاصة:
هنر سینما، هنری است که با موسیقی ارتباط تنگاتنگی دارد؛ و به عبارتی موسیقی، یکی از عناصر مهم فیلمها میباشد که فیلمسازان از آن برای انتقال هرچه بهتر پیام و کیفیت تاثیرات دراماتیک و حسی فیلم استفاده مینمایند. لذا موسیقی فیلم از دوران سینمای صامت تا به امروز، بهعنوان عنصر مکمل و جداییناپذیر فیلم، فرمها و قالبهای متنوع زیادی را به خود دیده است. بدین منظور در این مطالعه نقش موسیقی بر فیلم و تاثیرگذاری موسیقی فیلم بر مخاطبان مورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده است با بررسی فیلمهای سینمای ایران از دهه 40 تاکنون رابطه منطقی بین دو هنر موسیقی و فیلم، به چالش کشیده شود. چرا که به نظر میرسد در دهههای اخیر موسیقی کارکرد اصلی خود را در فیلمها بازنمود نساخته و تنها پرکننده فضای خالی فیلمها بودهاند که این امر خواه ناخواه کیفیت جذب مخاطب را تحت تاثیر قرار داده است. در این مطالعه برای گردآوری دادههای اولیه از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و مطالعات کتابخانهای بهره گرفته شده است و روش تحلیل دادهها کیفی میباشد، مصاحبههایی با آهنگسازان موسیقی فیلم، مدیر استودیو موسیقی، مشاور هنری و روانشناس که پس از مطالعات کتابخانهای برای تدوین مبانی نظری تحقیق توسط مقالات و کتابهای معتبر سپس با کارشناسان نام برده مصاحبهها انجام شده. پیرو این مطالعه، موسیقی احساساتی را بیان میکند که در میان همه انسانها مشترک است. در سینما که موسیقی همراه کننده فیلم است، نقش به سزایی در تاثیرگذاری آن دارد و موسیقی فیلم باعث میشود در میان مخاطبان حس خوشایندی مشترک ایجاد کند و احساسات مخاطبان را برانگیزد و حتی موسیقی فیلم نوعی «تبلیغ» برای فیلم محسوب میشود که مخاطبان را جذب و ترغیب میکند. هرچه مخاطب برای فیلم ترغیب شود، بازار وسیعتری را میطلبد که میتوان گفت این صنعت برای هنرمندان ملی، شهرتی فراملی ایجاد میکند.