خلاصة:
با روی کار آمدن ارشیر بابکان و شکلگیری شاهنشاهی ساسانی، پیوندها و ازدواجهای سیاسی درون خاندانی و بعضا ازدواجها با زنان غیرزردشتی به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی شکل جدیدی به خود گرفت. اهمیت نفوذ زنان در این دوره به حدی بود که در کتیبهها، مهرها و فلزنوشتهها نقش آنها به تصویر کشیده شد. با قدرتیابی خسروپرویز زنانی نظیر گردیه، ماریا و شیرین نقش مهمی در دربار پیدا کردند و جایگاه مهمی در تحولات سیاسی، نظامی، مذهبی و فرهنگی ایفا کردند. به گونهای که این دو باعث رونق و رفاه مسیحیان در قلمرو ساسانی شدند. در اثر همین نفوذ بود که که عدهای از آنها به دلاوری و سرکوب مخالفان پادشاه از یک سو، همانند گردیه و از دیگر سو باعث منازعات و کشمکشهای درون خاندانی گردیدند. چنان که به دلیل حمایت شیرین از فرزندش، مردانشاه، برای جانشینی خسرو پرویز و شکلگیری اختلاف میان بزرگان و اشراف ساسانی نتیجهای جز سرکشی و عصیان ولیعهد وی یعنی قباد دوم را به دنبال داشت که در پی آن خسرو دوم به دست فرزندش، شیرویه به قتل رسید.
تحقیق حاضر در پاسخ به این پرسش که زنان دربار در تحولات سیاسی، مذهبی و اجتماعی دوره خسرو پرویز چه نقش و جایگاهی داشتند، مورد واکاوی قرار گرفت. رهیافت این پژوهش این است که زنان دربار خسرو پرویز، معشوقههای وی، به دلیل نزدیکی و جایگاهی که در نزد شاهنشاه ساسانی داشتند از یک سو باعث گسترش مسیحیت و تبعا حمایت خسرو پرویز از آنها شد و از دیگر سوی باعث منازعاتی در امر جانشینی پادشاه ساسانی گردید.
ملخص الجهاز:
دیگر تحقیقی که به این مسئله اشاره کرده است، «وضعیت اصل و نسب زنان ایرانی دربار ساسانی براساس منابع مصور و مکتوب تاریخی» از میترا میربخش، میرزا محمدحسنی و جواد هروی است، که به صورت جسته و گریخته به دوره خسرو پرویز نیز پرداخته است.
در هر روی ماریا که در زمان حضورش در ایران از نفوذ و اثر گذاری فراوانی بر شخص خسرو برخوردار بوده است پسری به نام شیرویه به دنیا آورد که همواره از او به عنوان ولیعهد و جانشین خسرو یاد شده است، اما در پی اتفاقاتی که در اواخر عمر خسرو شکل میگیرد او تصمیم می گیرد که مردانشاه پسر شیرین را به عنوان جانشین خود معرفی نماید و از همین زمان آتش به جان ریشه خاندان ساسانی می افتد و در پی این حسادتها و کینه توزیها شخص شاه توسط شیرویه و هم دستانش برکنار و سپس کشته شد و به قول گریشمن «خسرو در بستر بیماری و محصور در میان سرداران خویش، ضربت خلاصی را پسر خودش، [شیرویه] که از یک شاهزاده خانم بیزانسی به نام ماریا داشت فرود آمد (گریشمن، 301).
اما با نگرش به اینکه خسرو همسران دیگری نیز داشت و بارزترین و پر نفوذترین آنها شیرین که همواره با مریم دشمنی داشته عاقبت ماریا مورد حسد و کینه شیرین قرار گرفت و پس از مدت کوتاهی به دست شیرین مسموم و از دنیا رفت (فردوسی، 217-218) و با نابود کردن همهی فرزندان خسرو و در نبود شاهزادهای لایق برای جانشینی زمینهی انحطاط و سرنگونی امپراتوری ساسانی را با این کار وجود آورد.