خلاصة:
«روششناسی اجتهاد»، شناسایی توصیفی یا تحلیلی مراحلِ منضبطِ فرایند استنباط حکم شرعی و «روش اجتهاد»، شیوهای است که در آن، فقیه براساس مبانی پذیرفته شده، استدلالی را سامان میدهد و بر پایه آن استنباط میکند. روش تجمیع ظنون (روش تحلیلی) و روش صناعتمحور (روش تطبیقی) دو روش محوری در روشهای اجتهاد است که مکتب فقهی قم از روش اول و مکتب فقهی نجف از روش دوّم بهره برده و هر روش، دارای مختصات، آثار مترتّب بر روش و گامهای تولید فتوا است. با بررسی روش اجتهادی دو مکتب فقهی قم و نجف و مقایسه آن با مختصات روش اجتهادی این کتاب، این نتیجه بهدست آمده است که روش اجتهادی این کتاب، روشی « تحلیلی - تاریخی - واقعی» است که میتوان آن را، روش اجتهادی جامعنگر یا جامعیّتمحور نامید که جامع بین فقه سنتی (اصالت) و فقه نوین (معاصرت) میباشد. بهنظر میرسد روششناسی اجتهاد این کتاب میتواند مقدّمهای بر کشف مکتب فقهی مؤلّف ژرفاندیش و جامعنگر آن باشد. نواندیشیهای فقاهتی این کتاب که بیشتر در باب «امان» یافت میشود، شامل نواندیشیهای محتوایی، ساختاری و محصول جدید علمی است.
Developing an Ijtihad-based methodology is to identify descriptive or analytic stages related to the process of inferring a religious decree; and developing an Ijtihad-based method is to explore ways based on which Fuqahas support an argument and infer, using recognized and available principles. Both the analytic and comparative methods are among Ijtihad-based methods. Qom’s Fiqhi (jurisprudential) school of thought employs the first one while Najaf’s Fiqhi school of thought employs the second. Each method has the parameters and steps to issue a Fatwa. By studying the Ijtihad-based method of the two schools of thoughts in Qom and Najaf and by comparing it with the Ijtihad-based method of this book (Three Articles on Jahad), this conclusion is drawn that the book’s method is “analytic-historical-realist” which can be called a comprehensive method between traditional and modern Fiqh. It seems that the Ijtihad-based methodology of the book can be a prelude to its author’s Fiqhi school of thought. Fiqh-based neo-intellectualism mainly addresses the concept of “Aman”(literally mean mercy, refuge) in Fiqh and includes structural, content, and scientific neo-intellectualism.
ملخص الجهاز:
واکاوی کتاب «ثلاث رسائل فی الجهاد»، روششناسی اجتهاد - نواندیشیهای فقاهتی | محمدسهیل بهرامنسب 1 | استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم چکیده «روششناسی اجتهاد»، شناسایی توصیفی یا تحلیلی مراحلِ منضبطِ فرایند استنباط حکم شرعی و «روش اجتهاد»، شیوهای است که در آن، فقیه براساس مبانی پذیرفته شده، استدلالی را سامان میدهد و بر پایه آن استنباط میکند.
1. ساختار بنیادین ساختار بنیادین و روش محوری اجتهاد در این کتاب، «فقه جواهری» است، «همان فقه سنتی رایج با «متد فقاهت» که همان روش رایج فقها میباشد، یعنی استفاده از ظواهر، علاج مشکلات ظواهر و امارات و مراجعه به اصول عملیه درصورت دست نیافتن بر امارات» (خامنهای، بیانات، 20/4/1368)؛ مختصات «فقه جواهری» در نگاهی کلی عبارت است از: «انباشت اطلاعات مختلف فقهی»، «استفاده از مذاق شرع در استنباط»، «تأکید بر اصالتهای فقه»، «نوآوری»، «جرأت نقد نظرات دیگران» (ایزدهی؛ مبلغی، 1398: 40)، «اهمیت ویژه استظهارات، اجماع، شهرت و سیره»، «تلاش حداکثری جهت جمع بین روایات متعارض» (ایزدهی؛ قائینی، 1398: 208)، «محدود نبودن به قواعد اصولی و فقه صناعتمحور»، «عنایت به فهم عرفی»، «توجه به عنصر زمان و مکان» (ایزدهی؛ عندلیب، 1398: 248)، «اعتنا به روایت ضعیف» (علیدوست، 1397).
Abstracts G An Analysis of “Three Articles on Jahad”; A Book by Ayatollah Khamenei- Ijtihad Methodology, Fiqh-Based Neo-Intellectualism Mohammad Soheil Bahram-Nasab 1 Seminary student, level 4, Political Fiqh, Vali-e Amr Islamic Sciences Center Abstract Developing an Ijtihad-based methodology is to identify descriptive or analytic stages related to the process of inferring a religious decree; and developing an Ijtihad-based method is to explore ways based on which Fuqahas support an argument and infer, using recognized and available principles.