خلاصة:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگری بر پریشانی روانشناختی، باورهای غیرمنطقی و درگیری فکری در بین زنان دارای همسر ناسازگار بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. 20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهشی مورداستفاده پرسشنامههای پریشانی روانشناختی، باورهای غیرمنطقی و درگیری فکری بود. گروه آزمایش در طول یازده جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش روانشناسی مثبت نگری دریافت کردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد نتایج موید آن است که بین گروههای آزمایش و کنترل ازلحاظ پسآزمون ابعاد پریشانی روانشناختی با کنترل پیشآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس میتوان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته یعنی ابعاد پریشانی روانشناختی ایجادشده است و ضریب تاثیر نشان میدهد که 66/9 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله آزمایشی است. نتایج موید آن است که بین گروههای آزمایش و کنترل ازلحاظ پسآزمون باورهای غیرمنطقی با کنترل پیشآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس میتوان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته یعنی ابعاد باورهای غیرمنطقی ایجادشده است و ضریب تاثیر نشان میدهد که 75/1 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله آزمایشی است. نتایج نشان میدهد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل ازلحاظ پسآزمون ابعاد درگیری فکری با کنترل پیشآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس میتوان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته (ابعاد درگیری فکری) ایجادشده است و ضریب تاثیر نشان میدهد که 0/61 درصد تفاوت دو گروه مربوط به برنامه آزمایشی است.