خلاصة:
برنامهعمرانیسوم، اولین برنامه جامع توسعه در ایران است که از برنامهها موفق دوران پهلوی بود، بطوریکه از نظر رشد اقتصادی، شش درصد نسبت به میزان رشد هدفگذاری شده، پیشی گرفت. همزمان با این برنامه، مجموعه اصلاحاتی با عنوان انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم که مجموعهای گسترده از تحولات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را شامل میشد در دوره محمدرضاشاه به اجرا گذاشته شد. هدف این پژوهش مشخص کردن تاثیر تداخل انقلاب سفید با زمان اجرای برنامه عمرانی سوم است. این پژوهش کیفی و به شیوه تحلیل اسناد و مدارک انجام شده است. تحقیق حاضر در تلاش برای پاسخ به این سئوال است که تداخل انقلاب سفید مشخصاً چه تاثیری بر اجرای برنامه عمرانی سوم داشته است. نتایج نشان میدهد انقلابسفید که از زمان تصویب و اجرا شاهد افزایش اصول مورد توجه (از 6 اصل به 19 اصل در طول زمان) بود، طرحی کلانتر با اهدافی بزرگتر و از نظر زمانی بلندمدت و از نظر سطح در حوزه راهبردی بود و برنامهعمرانیسوم از نظر زمانی میانمدت (5 ساله) با اهدافی محدود (رشد اقتصادی 6 درصد) با راهبردهای ثابت سهگانه ( افزایش پسانداز داخلی، استفاده موثر از سرمایهها و تحدید موالید) بود. اکثر اهداف و اصول برنامهعمرانیسوم در چارچوب اصول انقلابسفید قرارگرفته به نحوی که ارتباط محتوایی زیادی بین اصول انقلاب سفید و برنامهعمرانیسوم وجود دارد. بنابراین این دو طرح به نوعی همسو بوده و به همینخاطر گرچه با عناوین مختلف اما در یک جهت حرکت کردهاند.ارزیابی نتایج عملکرد برنامهعمرانیسوم نشان میدهد که تداخل آن با انقلاب سفید، تاثیر مثبتی داشته است و این تداخل قدرتهای تأثیرگذار در حاکمیت را بر آن داشت تا برای تحقق اهداف تعیینشده هر دو طرح تلاش کنند.
Abstract: The third development program is the first comprehensive development program of Iran, which was one of the successful programs of the Pahlavi era. In terms of economic growth, 6% has exceeded the targeted growth rate. The White Revolution or the Revolution of the King and the People was a series of economic and social developments and reforms in Iran that were implemented during the era of Mohammad Reza Pahlavi with the help of the then ministers. The purpose of this research is to investigate the impact of the interference of the White Revolution on the implementation of the third development program. This research is qualitative and has been done by document analysis. The research aims to answer the question of what effect the interference of the White Revolution had on the implementation of the third development program. The White Revolution, which witnessed an increase in principles (from 6 principles to 19 principles) since its approval and implementation, was a grand program with bigger and long-term goals in terms of time and strategy, while the third development program was medium-term (5 years) which had limited goals (6% economic growth) with three fixed strategies (increasing domestic savings, effective use of budget and birth control). Most of the goals and principles of the third development program are included under the principles of the White Revolution, so that there is a great content relationship between the principles of the White Revolution and the third development program. Therefore, this two program s are in some way aligned and therefore, although with different titles, they have moved in the same direction. The performance results of the third development program show that its interference with the White Revolution had a positive effect and this interference made the group of influential powers in governance to try to achieve the set goals.
ملخص الجهاز:
نتايج نشان مي دهد انقلاب سفيد که از زمان تصويب و اجرا شاهد افزايش اصول مورد توجه (از ٦ اصل به ١٩ اصل در طول زمان ) بود، طرحي کلانتر با اهدافي بزرگتر و از نظر زماني بلندمدت و از نظر سطح در حوزه راهبردي بود و برنامه عمراني سوم از نظر زماني ميان مدت (٥ سـاله ) بـا اهـدافي محـدود (رشد اقتصادي ٦ درصد) با راهبردهاي ثابت سه گانه ( افزايش پس انداز داخلي ، استفاده موثر از سرمايه ها و تحديد مواليد) بود.
کتـاب در پـي يـافتن نقـش برنامه هاي سوم تا پنجم در رويدادهاي منتهي به انقلاب ٢٢ بهمن ١٣٥٧ مي باشد و مي خواهد بيابد که سهم هر يک از برنامه ها ، روح حاکم بر برنامه ها و نيز انحراف از برنامه ها در شکسـت پروژه نوسازي اقتصادي -اجتماعي ايران چه بوده است ؟ نويسـنده معتقـد اسـت برنامـه سـوم عمراني در بيشتر اهداف خود نه تنها توفيق يافت بلکه در حوزه هايي مانند رشد اقتصادي ، رشد صنعتي ، پايه گذاري بنيان هـاي صـنعتي ايـران و از همـه مهـم تـر اصـلاحات ارضـي و بـردن پيشروترين اقشار و گروه هاي شهرنشين به روستاها از طريق تشکيل سپاهيان دانش و بهداشت از اهداف پيش بيني شده جلو افتاد و تحولاتي بسيار مهم (گرچه نه الزاما مثبت از نظر حفظ ثبات اجتماعي در دوره هاي بعد) در همه ساختارهاي اجتماعي و سياسي ايران پديد آورد.