خلاصة:
یکی از تأثیرگذارترین تقریرهای برهان قرینهای شر متعلق به فیلسوف آمریکایی معاصر، ویلیام رو است. او معتقد است فراوانی شرور و نیز برخی مصادیق خاص شر در جهان زمینهای معقول یا شاهدی علیه خداباوری محسوب میشود. در مقابل منتقدان کوشیدند تا ضعف برهان او را آشکار سازند. رو علاوه بر آنکه بسیاری از نقدهای مطرحشده را در رد این برهان از نوع دفاعیه و ناکارآمد میداند، معتقد است تئودیسههایی چون «پرورش روح» جان هیک در توجیه چرایی وقوع شرور گزاف موفق نیستند. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم: آیا نقدهای ویلیام رو بر تئودیسۀ جان هیک از معقولیت کافی برخوردار هستند؟ به منظور دستیافتن به این امر به گزارشی اجمالی از استدلال قرینهای شر و تئودیسۀ جان هیک پرداخته و در نهایت نشان دادهایم که اگرچه تئودیسۀ هیک در اثبات عقلی برخی مبانی خویش چون معادباوری ناکارآمد و بر اصولی چون تناسخ مبتنی است، اما نقدهای رو بر آن از توان این تئودیسه در توجیه شرور گزاف نمیکاهند.
One of the most influential versions of the evidential argument from evil was put forth by contemporary American philosopher William Rowe. He believes that frequency of evils and certain particular instances of evil in the world provide a rational context of evidence against theism. In contrast, critics try to uncover flaws in his argument. Rowe dismisses many of these critiques as apologetic and ineffective, believing that theodicies such as John Hick’s “cultivation of the soul” fail to justify why arbitrary evils occur. In this study, we seek an answer for the following question: are William Rowe’s critiques of John Hick’s theodicy rational enough? To see this, we provide a rough account of the evidential argument from evil and John Hick’s theodicy, and finally show that while Hick’s theodicy fails to establish some of its grounds such as the belief in resurrection and is founded upon principles such as reincarnation, Rowe’s critiques do not undermine the ability of this theodicy to justify arbitrary evils.
ملخص الجهاز:
در واقع سؤال اصلی ملحدان در تقریر قرینهای از مسئلۀ شر این است که خداوندی که عالم مطلق، خير محض و قادر مطلق است، چگونه اجازه میدهد مخلوقاتش رنجهایی شدید، بیوجه و فراوان را متحمل شوند؟ (مایکل پترسون و دیگران، 1389، ص 187) برخی از این برهانها صرف وجود شرور، برخی فراوانی و تنوع شرور و برخی دیگر وجود شر گزاف یا بیوجه را بهعنوان شاهدی بر خداباوری در نظر آورده و استدلال قرینهای خود را سامان میدهند (Peterson, 1998, p.
اما هیک در تئودیسۀ خود به شروری که به نظر دلیل اخلاقی کافی برای تجویز آن نیست یا همان شر گزاف نیز میپردازد، شری که گاه آنقدر خصمانه است که مانعی برای پرورش روح محسوب میشود.
این همان وضعیت خیر دومی است که در تئودیسۀ پرورش روح هیک میتواند دلیل اخلاقی خوبی برای تجویز شرور در اختیار خداوند قرار دهد.
از نظر رو تئودیسۀ پرورش روح تا آنجا که بهعنوان توضیحی برای پیدایش اصل وجود شر در عالم یا حتی پیدایش نمونههایی از شرور به کار رود موفق است، اما آنگاه که سخن از فراوانی بالای شرور و نیز شرور خاصی نظیر شر گزاف به میان آید، تئودیسۀ مزبور در مصاف با استدلال قرینهگرایی شر ناکام میماند؛ بنابراین این نظریه در رد مقدمۀ ناظر به جهان واقع موفق نیست.
In his view, the universe comes from God and is under his direction and po > Keyw > Merg Andishi, Allameh Tabatabai, Ervin Ya This article is derived from the first author’s PhD dissertation titled The impact of thinking about death on the meaningfulness of life in the views of ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī and Irvin Yalom (supervisor: Nafiseh Sate'; advisor: Seyyed Ahmad Shahrokhi), Faculty of Theology and Islamic Teachings, University of Qom, Qom, Iran.