خلاصة:
سرمایه اجتماعی عامل مهمی در تبیین تفاوت در رشد اقتصادی بین مناطق است. با این حال، تمایز کلیدی بین سرمایه اجتماعی درون گروهی، که میتواند منجر به حبس و تنگ نظری شود، و سرمایه اجتماعی برون گروهی، که جریان دانش را در گروههای مختلف ترویج میکند، در تحقیقات رشد نادیده گرفته شده است. در این مقاله، ما این نقیصه را با بررسی چگونگی تأثیر سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی بر رشد اقتصادی منطقه ای، با استفاده از داده های 190 منطقه در 21 کشور اتحادیه اروپا، که هشت موج از بررسی اجتماعی اروپایی را بین سال های 2002 و 2016 تکمیل کرده اند، برطرف می کنیم. یافته ها نشان می دهد که سرمایه اجتماعی برون گروهی با سطوح بالاتر رشد اقتصادی منطقه ای مرتبط است. سرمایه اجتماعی درون گروهی به شدت با سرمایه اجتماعی برون گروهی مرتبط است و زمانی که این سرمایه(برون گروهی) کنترل شود با رشد اقتصادی کمتری همراه است. ما تأثیرات متفاوت قابل توجهی از سرمایه اجتماعی درون گروهی در مناطقی با سرمایه اجتماعی برون گروهی زیاد یا کم و یا برعکس، نمی یابیم. ما رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی را بررسی کرده و دریافتیم که سرمایه اجتماعی بین گروهی برای تحریک رشد اقتصادی، به ویژه در مناطق کم مهارت، عاملی اساسی است. سرمایه انسانی همچنین رابطه بین سرمایه اجتماعی برون گروهی و رشد اقتصادی را تعدیل می کند و اثرات خارجی منفی ناشی از سرمایه درون گروهی بیش از حد را کاهش می دهد.
ملخص الجهاز:
در ادبیات سرمایه اجتماعی، اغلب تمایز مهمی بین اشکال -Social capital and economic growth in the regions of Europe -Jonathan Muringani, Rune D Fitjar, Andres Rodrıguez-Pose - دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و کارشناس پژوهش مرکز آموزش مدیریت دولتی، maryam.
با این حال، یافته های تجربی در مورد تأثیرات سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی بر رشد اقتصادی منطقه ای بی نتیجه باقی مانده است (بوگلزدیجک و اسمالدرز، 2009؛ وستلوند و آدام، 2010).
در عین حال، مناطقی با سطوح بالای سرمایه انسانی، دانش جدید بیشتری تولید می کنند و ظرفیت جذب بالاتری دارند که باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود (اندرسون و جوهانسون، 2010؛ اندرسون و کارلسون، 2007؛ اسمیت و توماس، 2017)، و خطر در خود قفل شدن در رابطه با سرمایه اجتماعی درون گروهی را کاهش -Olson-type groups -distributional coalitions می دهد.
بر این اساس، فرضیه دوم خود را استخراج می کنیم: H2: رابطه ای مثبت بین اثرات سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی بر رشد اقتصادی وجود دارد.
Beugelsdijk S and Smulders S (2009) Bonding and bridging social capital and economic growth.
Beugelsdijk S and Van Schaik T (2005) Social capital and growth in European regions: an empirical test.
Boschma RA (2005) Social capital and regional development: An empirical analysis of the third Italy.
Hauser C, Tappeiner G and Walde J (2007) The learning region: The impact of social capital and weak ties on innovation.
(2016) Considering the role of social capital for economic development outcomes in US counties.