خلاصة:
دو رویکرد متافیزیکی به مسئلۀ پیکان زمان وجود دارد که ناشی از دو تلقیِ متفاوت هیومی و غیرهیومی از قوانین طبیعت است. هدف مقالۀ حاضر این است که استدلال کند این دو رویکرد به مثابۀ دو برنامۀ پژوهشی، به رغم اختلاف بنیادیِ و مسائلی که هر یک درگیر آن هستند، در نهایت ما را به سمت این مسئله اساسی هدایت میکنند که تبیین مسئلۀ پیکان زمان نیازمند شناخت ساختار فضازمان در کیهان اولیه است. دو رویکرد متافیزیکی به مسئلۀ پیکان زمان وجود دارد که ناشی از دو تلقیِ متفاوت هیومی و غیرهیومی از قوانین طبیعت است. هدف مقالۀ حاضر این است که استدلال کند این دو رویکرد به مثابۀ دو برنامۀ پژوهشی، به رغم اختلاف بنیادیِ و مسائلی که هر یک درگیر آن هستند، در نهایت ما را به سمت این مسئله اساسی هدایت میکنند که تبیین مسئلۀ پیکان زمان نیازمند شناخت ساختار فضازمان در کیهان اولیه است.
The problem of time's arrow has sparked two distinct metaphysical approaches, each stemming from opposing Humean and non-Humean perspectives on laws of nature. This paper contends that these approaches, despite their differences and inherent challenges, ultimately converge on a common goal: to explain time's arrow, we must comprehend the structure of spacetime during the universe's early stages. The problem of time's arrow has sparked two distinct metaphysical approaches, each stemming from opposing Humean and non-Humean perspectives on laws of nature. This paper contends that these approaches, despite their differences and inherent challenges, ultimately converge on a common goal: to explain time's arrow, we must comprehend the structure of spacetime during the universe's early stages.
ملخص الجهاز:
یک ارزیابی از دو برنامة پژوهشی فلسفی به مسئلة پیکان زمان نرگس فتحعلیان * علیرضا منصوری ** چکیده در این مقاله دو رویکرد تقلیل گرایانه و غیرتقلیل گرایانه نسبت به مسئلة پیکان زمان کـه ارتبـاط وثیقی با دو تلقی متفاوت هیومی و غیرهیومی از قوانین طبیعت دارد، مورد بررسی قرار گرفتـه است .
هدف مقالة حاضر این است که استدلال کند این دو رویکرد به مثابة دو برنامة پژوهشی ، به رغم اختلاف بنیادی و مسائلی که هر یک درگیر آن هستند، در نهایت ما را بـه سـمت ایـن مسئله اساسی هدایت می کنند که تبیین مسئلة پیکان زمان نیازمند شناخت ساختار فضـازمان در کیهان اولیه است .
با این حال ، برخی عدم تقارن های فیزیکی وجود دارد که تلاش شـده اسـت عدم تقارن زمانی بر حسب آن ها تبیین شود: مانند عدم تقارن الکترومغناطیسی و به ویـژه عـدم تقارن ترمودینامیکی که به عنوان تنها عدم تقارن بزرگ مقیاس در فیزیکْ کاندیدای اصلی بـرای تبیین پیکان زمان است .
بنابراین اگر کسی گذر ذاتی زمان را بپذیرد و از طرفی بنا بر اسـتدلال هـای مسـتقلی جهـان بلـوکی را پذیرفته باشد، باید توضیح دهد تلقی گذر زمان با چه نسخه ای از جهان بلوکی سازگار اسـت ؟ برای مثال مادلین که معتقد به گذر زمان است و آن را امری بنیادی می دانـد، بـه جهـان بلـوکی رشدیابنده (Evolving Block Universe) اعتقاد دارد که در آن اکنـون و گذشـته وجـود دارد امـا آینده نه (٢٠٢٠ ,Drossel &Ellis ;٢٠٠٦ ;٢٠١٤ ,Ellis ;٦٢-٥٣ :٢٠١٩ ,Arthur).
Time’s Arrow and Archimedes’ Point: New Directions for the Physics of Time, New York: Oxford University Press.