خلاصة:
قرب از موضوعات مطرح در رابطۀ میان انسان و خداوند است. قرآن در آیات متعدد، با تکیه بر اصل قرب مستمر خداوند به انسان، تصور هر نوع فاصله را از این رابطه منتفی میداند. برای وجود تفاوتها و گاه شباهتهای الهیاتی در نظام فکری عرب جاهلی با متن قرآنی در مقوله «قرب»، میتوان شاهد تحلیلهای متنوع از این مسئله بود. در انگارۀ جاهلی، خداوند تنها خالق هستی مطرح بوده و سایر اله و اولیاء، مدبّر زندگی انسان و واسط ارتباطی او با «الله» هستند. با توجه به محدودیت کاربرد آیات مرتبط با مقولۀ همبستگی انسان و خداوند، تحلیل متنی آیات موجود، نتایج متقنتری را حاصل آورده و در این مسیر نقش همنشینهای ماده قرب بسیار کارا است. با دستهبندی کاربردهای اسمی و فعلی واژگان همنشین و استخراج موارد محدود جانشین، این نتایج حاصل شد که سمع و بصر، علم و اجابت مولفههای معنایی رابطۀ قرب خداوند به انساناند و هر کدام بهطور مجزا و در همنشینی با قرب، در جمله معنادار میشوند. این مولفهها کاربردهای بیمدهی و امیدآفرینی برای انسان فراهم کردهاند. همچنین منظور از قرب مطرح در رابطۀ انسان و خداوند، به منزلت و بهرۀ اخروی اشاره دارد؛ حتی در انگارههای جاهلی نیز به وجود فاصله میان مشرکان و بتها و اله اشارهای نشده و به بیانی دیگر، منظور ایشان از تقرب، همان کسب منزلت و بهرۀ آخرتی است. آنچه در نظام الهیاتی قرآن با انگارۀ جاهلی در تضاد است، نوع رابطۀ قرب میان «الله» و انسان است که در گفتمان قرآنی این رابطه، از حاشیه به محور زندگی انسان کشانده شده و پروردگاری متحرک و فعال، ربوبیت امور مادی و نیز امور مربوط به منزلتیابی انسان را برعهده داشته است؛ ضمن آنکه تلقی کاربرد برخی وسایل در افزایش بهره و منزلت، در گفتمان قرآنی اصلاح و تکمیل شده است.
“Qorb” is one of the issues in the relationship between human and God. In several
verses, the Qur'an, relying on the principle of God's constant Qorb to human,
excludes the notion of any distance from this relationship. Due to the differences
(and sometimes) theological similarities in the pre-Islamic Arab intellectual system
with Qur'anic texts in the category of "Qorb", various analyses of this issue could
be observed. In the view of ignorant, God is considered only as the creator of the
universe, and other gods and saints are the mastermind of human life and the
mediator of his relationship with God. Due to the limited use of verses related to
the category of correlation between man and God, the textual analysis of the
existing verses has achieved more convincing results and in this direction, the role
of the synonym of the word “Qorb” could play an important part. At the same time,
following the verses, in limited cases, has led to effective substitutes. By
classifying nominal and verb uses, it was possible to conclude that hearing and
sight as well as knowledge and obedience are the semantic components of the
relationship between God and human, each of which becomes meaningful in the
sentence separately and in association with “Qorb”. These components have
provided applications of fear and hope for humans. The meaning of “Qorb” in the
relationship between human and God also refers to the dignity and interest of the
Hereafter. Even in the ignorant ideas, there is no mention of the distance between
the polytheists and the idols and God; in other words, they mean closeness, the
acquisition of status and the benefit of the Hereafter. What contradicts the ignorant
idea, even in the ignorant ideas, is that there is no mention of the distance between
the polytheists and the idols and God; in other words, they have defied this word as
the acquisition of dignity and the rewards of the Hereafter. The kind of relationship
between God and human in the theological system of the Qur'an is in conflict with
the ignorant idea in such a way that in the Qur'anic discourse, the relationship has
been pushed from the margins to the center of human life, and an active God has
been in charge of the lordship of material affairs as well as matters related to giving
dignity to human. At the same time, the use of some means to increase award and
dignity has been corrected and completed in the Qur'anic discourse.
ملخص الجهاز:
همچنین منظور از قرب مطرح در رابطۀ انسان و خداوند، به منزلت و بهرۀ اخروی اشاره دارد؛ حتی در انگارههای جاهلی نیز به وجود فاصله میان مشرکان و بتها و اله اشارهای نشده و به بیانی دیگر، منظور ایشان از تقرب، همان کسب منزلت و بهرۀ آخرتی است.
آنچه در نظام الهیاتی قرآن با انگارۀ جاهلی در تضاد است، نوع رابطۀ قرب میان «الله» و انسان است که در گفتمان قرآنی این رابطه، از حاشیه به محور زندگی انسان کشانده شده و پروردگاری متحرک و فعال، ربوبیت امور مادی و نیز امور مربوط به منزلتیابی انسان را برعهده داشته است؛ ضمن آنکه تلقی کاربرد برخی وسایل در افزایش بهره و منزلت، در گفتمان قرآنی اصلاح و تکمیل شده است.
خوانش و تحلیل این دسته از متنهای قرآنی قرب در دریافت فضای مفهومی و کششهای شناختی و عاطفی قرب برای مشافهان قرآن سودمند است؛ اما به دلیل مجال محدود مقاله و نیز مسئلۀ مشخص این تحقیق که بر صورتبندی رابطۀ قرب میان انسان و خداوند متمرکز است، از دامنۀ خوانش و تحلیل معناشناختی کنار گذاشته یا دستکم در پسزمینۀ خوانش و تحلیل قرار داده میشوند: همچون واژه «قریب» در قرآن که در القای پیامهای بیم و امید کاربرد داشته و از این واژه در مفاهیمی مانند نزدیکبودن زمان عذاب «وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَريبٌ» (هود/64) یا نزدیکی مرگ «رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَريبٍ»(ابراهیم/44) یا نزدیکی حساب «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ»(انبیاء/1) استفاده شده است.
در این آیه، همنشینی خلقت و قرب به مفهومی اشاره دارد که توافقشدۀ مشافهان و قرآن بوده است 1 ؛ اما در ادامه به دو اطلاع تازه اشاره میشود و آن علم پروردگار بر وسوسههای نفس انسان و نزدیکی «الله» به اوست؛ نزدیکتر از رگ گردن.