خلاصة:
با تجربه و ادراک فضای معماری خانه های تاریخی ایران به نظر می رسد که حضور نور در آنها نه تنها پیامد دانش بلکه بینشی ویژه بوده که با عنایت به آن نور به اثر معماری راه یافته است. نور ورای موجودیت عینی و حضور ملموس در زندگی روزمره، از جایگاه ویژه ای در زندگی انسان، ازدیدگاه باور او نسبت به هستی و حقیقت وجود، برخوردار است. نور عنصری است که توسط آن می توان معماری و فضای خلق شده را دید. نور در فضا دارای کیفیت های مختلفی است که می توان به نحوه ورود آن به فضا توجه کرد. نور در وجه نخست قابلیت استفاده شدن معماری و برآوردن نیازها را تضمین می کند. فراهم آوری نیاز دیدن و دیده شدن برای ساکن شدن در مکانی که ویژه فعالیت هایی از زندگی است و به سخن دیگر پدیداری اثر به واسطه نور نخستین و آشناترین اهمیت حضور نور را یادآور می شود. در این پژوهش هدف آن است که نور در خانه های سنتی ایران (با نمونه موردی خانه های دوره قاجاریه شیراز) از منظر مدخل ورودی و کنترل و تعدیل نور و تاثیر آن بر طراحی فضاهای کالبدی آن بررسی شود. فرضیه پژوهش بیان می دارد که میزان شدت ورود نور و نحوه کنترل آن در عرصه های مختلف در خانه های سنتی در ارتباط مستقیم با عملکرد فضا بوده است و از نظامی سلسله مراتبی جهت ادراک و معنا یافتن به حضوربخشی نور در فضاها بهره گیری شده است. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کیفی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی و مشاهدات میدانی می باشد. در انتها این نتیجه حاصل شد که حضور و کیفیت نور موجود در خانه های سنتی دوره قاجاریه در شیراز علاوه بر حضور فیزیکی نور که باعث روشنایی بخشی به فضاها بوده است نقشی اساسی در هویت بخشی به فضاها با عواملی همچون مهار نور، تلطیف نور، انعکاس و جذب نور و هماهنگ کردن قدرت بینایی در مواجهه با نور وارد شده داشته است. لذا این موارد مطرح شده به وضوح در تحلیل و بررسی نمونه موردی انجام شده در این پژوهش قابل مشاهده می باشد و به ترتیب بیشترین نوع عنصر نورگیری استفاده شده در این خانه ها در و پنجره مشبک، ارسی، پنجره های زیرزمین و شباک است و بیشترین نوع عنصر کنترل کننده نور در این خانه ها، شیرسر، ایوان و پرده می باشد.
ملخص الجهاز:
در اين پژوهش هدف آن است که نور در خانه هاي سنتي ايران (با نمونه موردي خانه هاي دوره قاجاريه شيراز) از منظر مدخل ورودي و کنترل و تعديل نور و تاثير آن بر طراحي فضاهاي کالبدي آن بررسي شود.
فرضيه پژوهش بيان مي دارد که ميزان شدت ورود نور و نحوه کنترل آن در عرصه هاي مختلف در خانه هاي سنتي در ارتباط مستقيم با عملکرد فضا بوده است و از نظامي سلسله مراتبي جهت ادراک و معنا يافتن به حضوربخشي نور در فضاها بهره گيري شده است .
در انتها اين نتيجه حاصل شد که حضور و کيفيت نور موجود در خانه هاي سنتي دوره قاجاريه در شيراز علاوه بر حضور فيزيکي نور که باعث روشنايي بخشي به فضاها بوده است نقشي اساسي در هويت بخشي به فضاها با عواملي همچون مهار نور، تلطيف نور، انعکاس و جذب نور و هماهنگ کردن قدرت بينايي در مواجهه با نور وارد شده داشته است .
(پالاسما،١٣٩٦) پژوهش حاضر به دنبال نحوه نفوذ و کنترل نور در فضاهاي خانه هاي تاريخي مي تواند عناصر و شاخصه هاي را در اين راستا معرفي نمايد که معماري و فضاهاي آن بناها را به شکلي هدفمند در مواجهه با نور قرار مي دهد و مي تواند جهت ايجاد فضاهاي قابل تامل از نظر سلسله مراتب فضاها توسط نور و همچنين بهره مندي از مصرف انرژي بهينه در بناهاي امروزي مورد مطالعه قرار گيرد.
(پورديهيمي، ١٣٨٧) ٣-١ عناصر نورگيري در معماري خانه هاي سنتي در معماري سنتي ايران ، نور طبيعي که به عنوان تنها منبع روشنايي روز بوده ، به تأمين روشنايي محدود نشده و از نظر کيفيت بصري و زيبايي فضا نيز مورد توجه معماران بوده است .