خلاصة:
پیشفرض اصلی که جستار حاضر بر آن استوار است، این است که چون هیچ
آموزهای در سنت و تفکر اسلامی بدون مشروعیتبخشی «نص» [قرآن] امکان تدوین
نمییافت، از همین حیث «فلسفه» نیز بهرغم انتقال آن از یونان باستان، نه تنها بر مدار
مشروعیت «نص» رشد و نمو یافت، بلکه «فلسفه» پس از انتقال در عالم اسلامی، ماهیت و
ساختاری متناسب با ساختار «نص» و نهایتا «تئولوژیک» پیدا کرد.
نخستین گام در تثبیت فلسفه در عالم اسلامی، واژهگزینی و تئوریزهنمایی «حکمت»
به جای فلسفه بود، که این معادلگزینی متضمن ورود سنت و فضایی متفاوت با فضای فلسفه
مدرس یونان باستان بود.
نکته دیگری که این جستار درصدد توصیف آن بوده است، فلسفه برانگیزی نص است که
چنین فلسفهبرانگیزی البته خود زمینه و استعداد گفتمانی را به نام «فلسفه اسلامی» هموار
کرده است.
ملخص الجهاز:
"چکیده: پیشفرض اصلی که جستار حاضر بر آن استوار است، این است که چون هیچ آموزهای در سنت و تفکر اسلامی بدون مشروعیتبخشی «نص» [قرآن] امکان تدوین نمییافت، از همین حیث «فلسفه» نیز بهرغم انتقال آن از یونان باستان، نه تنها بر مدار مشروعیت «نص» رشد و نمو یافت، بلکه «فلسفه» پس از انتقال در عالم اسلامی، ماهیت و ساختاری متناسب با ساختار «نص» و نهایتا «تئولوژیک» پیدا کرد.
بنابراین، با توجه به تعامل و همبستگی تاریخ فلسفه اسلامی با منبع وحی اسلامی، نهضت و جنبشی در پرتو قرآن به نام «فلسفه اسلامی» پدید میآید؛ فلسفهای که البته به خاطر خاستگاه الاهی آن به صورت «حکمت الهی» تغییر پیدا کرد (نصر، لیمن 1383: ج 1، 67).
«مصطفی عبدالرزاق» نویسنده مشهور مصری و تاریخنویس فلسفه اسلامی، در کتاب مهم خود، یعنی مقدمهای بر تاریخ فلسفه اسلامی با وجود اینکه خود میراثدار سنت عربی است، اما نامگذاری عنوان «فلسفه عربی» را نفی میکند و وجهه غالب را حتی در نظر مستشرقان با «فلسفه اسلامی» میداند و میگوید: «نیک پیداست که در نظر غربیان و مستشرقان، فلسفه در فرایند تمدن اسلامی، دارای یک ساختار «عربی نیست.
هانری کربن بر آن است که چون «پیامبران ادامهدهندگان و حافظان معانی معنوی باطنی هستند» و این تداوم به وسیله وحیی که از طرف خداوند بر وی مستولی شده است، صورت میپذیرد و همچنین این ظاهر در آیات «تنزیلی» (منزل) ظهور و بروز مییابد، بنابراین توجه و غور در این آیات نوعی «باطنیگرایی» را میطلبد که این نوع باطنیگرایی در سنت اسلامی، در نظر هانری کربن، عنوان «فلسفه نبوی» و «حکمت نبوی» میگیرد (برای معناشناختی مفهوم فلسفه نبوی نک."