خلاصة:
هدف: هدف این مطالعه، تبیین نظری ویژگی رفتاری بیش اطمینانی مدیران در تصمیمگیری های مدیریتی است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، روش شناخت تاریخی در چارچوب مطالعات کتابخانهای و از نوع پژوهشهای نظری –تحلیلی و مبتنی بر پژوهشهای مرتبط با موضوع است. در حالت کلی رویکرد تحلیلی حداقل 4 ویژگی مهم را دارد؛ اول این که این دیدگاه اغلب متنی است، به ابن معنی که میپذیرد حسابداری دارای اثرات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. دوم این که این تئوری به دنبال مشارکت و تعامل است. به این معنی که همواره به دنبال تغییر و یا بهبود رویههای حسابداری است. سوم این که با هر دو سطح خرد (افراد و سازمانها) و کلان (حرفه و جامعه) مربوط است و چهارم میانرشتهای است و با سایر نظامها ارتباط داشته و از آنها قرض گرفته و با آنها ترکیب میشود. نتایج مهم: مدیرانی که دارای اعتمادبهنفس بالا هستند اکثرا نسبت به تصمیمات خود و نتایج آنها در زمینه تصمیمات سرمایهگذاری بسیار خوشبین هستند. ریسک گزارشگری مالی در شرکتهایی که مدیران آنها دارای خوشبینی هستند، شدیدتر است. نتیجهگیری کلی: در حالت کلی سطح مطلوبی از اعتمادبهنفس بیشازحد مدیریت وجود دارد. زمانی که این سطح مطلوب حاصل بشود، اعتمادبهنفس مدیران ارشد مزایای بیشتری را به ارمغان میآورد و در عین حال فراتر از این حد مطلوب اعتمادبهنفس، منجر به سرمایهگذاری ناکارآمد خواهد شد و ممکن است که به ارزش شرکت آسیب برساند.
Purpose: The purpose of this study is to theoretically explain the behavioral characteristic of managers' overconfidence in managerial decisions.Methodology: The method of the current research is the method of historical knowledge in the framework of library studies and of the type of theoretical-analytical researches and based on researches related to the subject. In general, the analytical approach has at least 4 important features; First, this view is often textual, in the sense that it accepts that accounting has economic, political and social effects. Second, this theory seeks participation and interaction. This means that it always seeks to change or improve accounting procedures. The third is that it is related to both the micro level (individuals and organizations) and the macro level (profession and society).Important results: Managers who have high self-confidence are mostly very optimistic about their decisions and their results in the field of investment decisions. Financial reporting risk is more severe in companies whose managers have optimism.General conclusion: In general, there is a favorable level of management's overconfidence. When this desired level is achieved, the self-confidence of senior managers brings more benefits, and at the same time, beyond this desired level of self-confidence, it will lead to inefficient investment and may harm the value of the company.
ملخص الجهاز:
بنابراين ، ممکن است شناسايي زيان را به تأخير بيندازند و برآوردهاي خوش بينانه در تعيين ارزش داراييهاي جاري يا بلندمدت داشته باشند و بر اثر انتخاب پروژه نامناسب و ناکارايي، منابع موجود را در زمينه اشتباه مصرف کنند و آن را هدر دهند که در اين صورت ، شرکت به سمت سرمايه گذاري بيش از حد در پروژه هايي با ارزش فعلي خالص منفي (يا سرمايه گذاري کمتر از حد) بر اثر از دست دادن منابع به دليل سرمايه گذاري در پروژه هاي نامناسب و ناکارا و از دست دادن فرصت سرمايه گذاري در پروژه هاي مناسب با ارزش فعلي خالص مثبت ، سوق داده ميشود (چن و لين ، ۲۰۱۲).
بنابراين ، بيش اطميناني منجربه گزارشگري مالي محافظه کارانه شرطي کمتر خواهد شد (احمدو دوئلمان ، ۲۰۱۳) مفهوم دوم براي انتخاب هاي حسابداري اين است که مديران بيش اطمينان تمايل دارند که داراييها را بيش ارزش گذاري و بدهيها را کم ارزش گذاري کنند.
از آنجا که مديران بيش اطمينان ، بازده مورد انتظار پروژه هاي سرمايه گذاري شرکت را بيشتر از واقعيت تخمين ميزنند و احتمال و تأثير رويدادهاي منفي را کمتر از واقعيت ارزيابي ميکنند، ممکن است سبب افزايش ريسک گزارشگري مالي براي حسابرسان شوند.
بیش اطميناᣍᡧ مديᗬᖁت و حسابرس متخصص صنعت مطالعه ادبيات موضوعي نشان ميدهد که شرکت هاي داراي مديران بيش اطمينان ، حق الزحمه حسابرسي کمتري پرداخت ميکنند که اين موضوع به کاهش دامنه رسيدگي و تلاش هاي حسابرسي منجر ميشود.
Managerial overconfidence, internal financing, and investment efficiency: Evidence from China.