خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طولی دورۀ مجازی تربیت مربی خلاقیت بهمنظور توانمندسازی معلمان مناطق محروم انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی شرکتکنندگان دورههای تربیت مربی خلاقیت شهر تهران در سال 1400 بود. در پژوهشی کیفی در سال 1401، مشارکتکنندگان در انتهای ترم اول برگزاری کارگاه با درنظرگرفتن ملاکهای ورود و خروج بهصورت هدفمند انتخاب شدند و پس از مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته با 14 نفر (4 مرد و 10 زن) از مشارکتکنندگان، اشباع نسبی حاصل شد. در پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی طولی این دوره، مصاحبههای نیمهساختاریافتۀ مجددی با همان نمونۀ آماری در انتهای ترم چهارم برگزاری کارگاه انجام گرفت. از تحلیل دادهها با نرمافزار MAXQDA12، 818 واحد معنایی، 12 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی بهدست آمد که در مقایسه با ترم اول، تعداد واحدهای معنایی افزایش یافته و 28 واحد معنایی جدید اضافه شده بودند. مضامین استخراجشده از مصاحبههای مربوط به ترم چهارم به کمک روش تحلیل مضمون و مقایسه با مضامین استخراجشده و نیز تعداد تکرار آنها در مصاحبههای مربوط به پایان ترم اول نشان داد تغییرات معناداری در بعد دانش مشارکتکنندگان در مضامین بازآفرینی تعریف خلاقیت، بازیابی اجزای تفکر واگرا، شناخت ویژگیهای کلاس خلاق و شناسایی موانع خلاقیت اتفاق افتاده است. در بعد نگرش نیز تخیل و خلاقیت، چارچوبها و کلیشههای ذهنی، نقش خلاقیت در محرومیتزدایی و در بعد مهارت، کاربرد تکنیکهای خلاقیت در زندگی شخصی و حرفهای و ایدهسازی برای کاربرد مهارتهای خلاقانه در مناطق محروم نسبت به ترم اول بهصورت معناداری ارتقا یافته بودند. درنتیجه، اجرای این دوره برای توانمندسازی معلمان در آموزش مهارت خلاقیت پیشنهاد میشود.
The purpose of this research was to examine the sustained efficacy of the Creativity Instructor Training Workshop in enhancing the capabilities of educators in underprivileged regions. The method of investigation was descriptive phenomenology. The statistical cohort for this study comprised every participant who attended the 2021 Creativity Instructor Training Workshop in Tehran. The participants for a qualitative study conducted in 2022 were chosen during the first semester of the workshop using a purposive sampling method, in accordance with predetermined inclusion and exclusion criteria. Relative saturation was achieved following a semi-structured, in-depth interview with 14 participants (4 men and 10 women). To examine the workshop’s longitudinal efficacy, the current study re-conducted semi-structured interviews with the statistical sample from the previous study at the conclusion of the workshop’s fourth semester . An examination of the data utilizing MAXQDA-12 yielded the identification of 818 codes, 12 clusters of meaning, and 3 themes in total. In addition to 28 newly introduced codes, the quantity of codes increased in comparison to the initial semester. By employing thematic analysis to compare themes and clusters derived from interviews conducted in the fourth and first semesters, as well as their respective frequencies, a significant increase in the participants' understanding was identified. Their comprehension of redefining creativity, re-establishing components of divergent thinking, recognizing attributes of the creative domain, and identifying barriers to creativity improved significantly. In comparison to the first semester, the participants’ attitudes and abilities in the following clusters: imagination and creativity, mental frameworks and stereotypes, the role of creativity in deprivation, and idea generation for the application of creative skills in deprived areas and the practical implementation of creativity techniques in personal and professional life—were all markedly enhanced. Consequently, it is recommended that this workshop be utilized to equip educators with the means to instruct creativity skills.
ملخص الجهاز:
در پژوهش کیفی حسینی و همکاران (١٤٠١)، به منظور واکاوی اثربخشی کارگاه مجـازی تربیـت مربـی خلاقیـت ، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ١٥ در انتهای ترم اول برگزاری کارگاه با شرکت کنندگان منتخب صورت گرفت و این مصـاحبه ها بـا روش تحلیل مضمون ١٦ ارزیابی شدند.
» تحلیـل پاسـخ های شرکت کنندگان نشان داد دستیابی به نگرشی عمیق تر درمورد خلاقیت سبب شده بود انگیزه و امید مربیان برای فراهم کردن بستر خلاقیت برای دانش آموزان مناطق محروم در ترم چهارم به صورت معناداری بیشتر از ترم اول شود.
تحلیل مضمون پاسخ های شرکت کنندگان در ترم چهارم و مقایسۀ آن بـا پاسخ های داده شده در ترم اول ، حاکی از بیان کدهای جدید و نیز افزایش تعداد ارجاع به مضامین فرعی دانش بود کـه نشـان داد اغلب مربیان شرکت کننده توانسته بودند دانش خود را از خلاقیت ، تفکر واگرا و ویژگیهای کلاس خلاق ، بازسازی کنند و بهبـود بخشند.
بررسی پاسخ شرکت کنندگان در ترم چهارم و مقایسۀ آن با پاسخ های تـرم اول ، بیـانگر کـاهش معنـادار در گـزارش تعامـل گروهی ضعیف بود که نشان میداد فضای کارگاه توانسته است ارتباط مؤثری بین مربیان برای همکاری و نیز ارائۀ دانش ، نگرش و مهارت در زمینۀ خلاقیت شکل دهد.
The relationship between personality traits, resilience, school support, and creative teaching in higher school physical education teachers.
The influence of self-efficacy and work input on physical education teachers’ creative teaching.