خلاصة:
با توجه به اینکه تامین مسکن مورد نیاز اقشار مختلف مردم، همواره یکی از دغدغه های اساسی مدیریت اقتصادی بوده است و قانون گذاران کشور با تصویب قوانین مختلف سعی در رفع مشکلات این بخش داشته اند، اما نگاهی به سیاست های اجرایی با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، موفقیت عمده ای را در این حوزه نشان نمی دهد. در برخی مواقع، گام های موثری در این حوزه برداشته شده است، اما مقطعی بودن سیاست ها، نبود دید بلندمدت برای رفع مشکل مسکن، نبود آمار و اطلاعات دقیق و به روز، نگاه عرضه محور به بخش مسکن توسط دولت های مختلف در مقابل نگاه مدیریت تقاضا مبتنی بر آمایش سرزمین، ضعف مدیریت و... از علل اصلی موفق نبودن اجرای سیاست های این بخش بوده است. به دلیل سهم بالای مسکن در سبد هزینه ای خانوار، افزایش لجام گسیخته قیمت ها، موجب شده است روزبه روز از توان اقتصادی افراد در تامین مسکن دلخواه کاسته شود. این موضوع می تواند تبعات نارضایتی عمومی به همراه داشته باشد که در نهایت، امنیت اقتصادی و ملی را مورد هجمه قرار می دهد. ازاین رو برخی راهکارها از جمله کنترل سوداگری در بازار مسکن، توزیع متناسب امکانات اقتصادی و خدماتی، اتخاذ سیاست های تقاضامحور با تاکید بر گروه های کم درآمد، توجه به چهارچوب ها و راهبردها و سیاست های طرح جامع مسکن، اجرای برنامه های متناسب با گروه های هدف و... برای بهبود شرایط موجود پیشنهاد می شود.
ملخص الجهاز:
آسیبشناسی سیاستهای بخش مسکن الهه رحیمدوست 1 چکیده با توجه به اینکه تأمین مسکن مورد نیاز اقشار مختلف مردم، همواره یکی از دغدغههای اساسی مدیریت اقتصادی بوده است و قانونگذاران کشور با تصویب قوانین مختلف سعی در رفع مشکلات این بخش داشتهاند، اما نگاهی به سیاستهای اجرایی با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، موفقیت عمدهای را در این حوزه نشان نمیدهد.
در اهداف کمّی برنامه اول توسعه، تولید 2285 هزار واحد مسکونی و ایجاد 204 میلیون مترمربع زیربنای مسکونی و در اهداف کیّفی آن، تغییر ترکیب شیوههای ساخت برای ایجاد ساختمانهای بادوام، افزایش نسبت این ساختمانها در کل ساختمانها، ارتقای نسبت سرانه موجود مسکن و هدایت تولید مسکن با زیربنای کمتر و کیفیت بهتر و متناسب با سرانه ملی لحاظ شده بود، اما عملکرد دولت در سالهای مورد بررسی نشان میدهد که بهرغم تولید زیربنای مسکونی بهاندازه پیشبینیشده در برنامه، هدف برنامه به لحاظ تعداد واحد مسکونی تولیدشده عملی نشد و درصد تحقق آن به 74 درصد رسید و اندازه زیربنا در مناطق شهری 93 درصد بود.
در مقابل، مواردی مانند نبود برنامه کلان بلندمدت برای کمک به تأمین مسکن گروههای ضعیف، نابرابری در برخورداری از امکانات و تسهیلات موجود برای دهکهای پایین جامعه، دخالت دولت در قالب ساخت مسکن ملکی بهجای مسکن استیجاری، کنار گذاشن مسکن مهر و عدم ارائه یا اصلاح برنامههای جدید در زمینه تأمین مسکن گروههای کمدرآمد، اقدامات پراکنده و مقطعی از سوی نهادهای درگیر به شکل پرداخت تسهیلات و پرداخت کمکهزینه، غلبه روش مسکن حمایتی بر مسکن اجتماعی، ناکارآمدی سیستم تأمین مالی مسکن، ضعف ارتباط سیاستهای کلان اقتصادی و سیاستهای بخش مسکن، نبود سیستم ارتباطی بین سیاستها و غلبه سیاست اولویت دادن به طرحهای کوتاهمدت و میانمدت در بخش مسکن، رکود مسکن، عدم دستیابی به هدف کمّی مسکن (تولید 5060000)، افزایش شاخص هزینه دسترسی به مسکن در گروههای کمدرآمد، فقدان برنامه مشخص در زمینه سیاستهای تأمین مسکن گروههای کمدرآمد و نبود تعادل بین عرضه و تقاضا از نقاط ضعف این برنامه در بخش مسکن است .