خلاصة:
در تلقّی مشهور فقیهان، فصل ممیّز وقف نسبت به جنس عطایا، حبس اصل مال به انضمام تسبیل منافع آن است و بر این مبنا، «دوام» از ویژگی های ضروری وقف انگار میشود. این تلقّی از یک سو مستلزم نگاهداشت سرمایه از گردش مالی و بازتولید ثروت است و از سوی دیگر، لزوم پیروی از اراده واقف و احتیاط در انطباق وضعیّت وقف بر آن، گاه به بن بست هایی حقوقی می انجامد. همچنین با پذیرش پیش فرض مزبور، اقبال عمومی به وقف کمتر خواهد بود؛ زیرا مال موقوفه معمولاً دارای ارزش اقتصادی قابل توجّهی است. پیشنهادی که میتوان برای پاسخ به این معضلات فراروی نهاد اعتباربخشی به «وقف موقّت» و ترویج آن است؛ نهادی که بسیاری از کشورهای اسلامی احیاناً با تبعیّت از فتوای فقهی غیر مشهور، در بهرهگیری از آن پیشگام و البته موفّق بودهاند. در کشور ما نیز میتوان از این نهاد به عنوان یکی از بهترین سازوکارهای تحقّق سیاست های اقتصاد مقاومتی بهره جست. در نوشتار پیش رو، نگارندگان تلاش میکنند با توصیف و تحلیل منابع کتابخانهای و با تکیه بر رأی برخی از دانشمندان بزرگ، مبانی دیدگاه مشهور را تضعیف نمایند؛ سپس خاستگاه نظری «وقف موقّت» را استحکام بخشیده و در نهایت، ورود این نهاد در نظام قانونگذاری را پیشنهاد کنند.
In the common interpretation of jurists, the distinguishing feature of endowment (waqf) compared to other forms of charity is the dedication of the principal asset along with the allocation of its benefits. Based on this understanding, "permanence" is considered one of the essential characteristics of endowment. On the one hand, this approach necessitates the preservation of capital from financial circulation and wealth reproduction. On the other hand, the necessity of following the endower's will and caution in ensuring the compliance of the endowment's status with it sometimes leads to legal deadlocks. Moreover, with the acceptance of the aforementioned assumption, public acceptance of endowment will be less; because the endowed property usually has a significant economic value. The proposal that can be made to address these dilemmas is to institutionalize "temporary endowment" and promote it. This is an institution that many Islamic countries have occasionally pioneered and succeeded in utilizing, following a less well-known jurisprudential fatwa. In our country, this institution can also be used as one of the best mechanisms for realizing the policies of the Economic Strength. In this paper, the authors try to weaken the foundations of the dominant view by describing and analyzing library resources and relying on the opinions of some great scholars. Then, they strengthen the theoretical basis of "temporary endowment" and finally propose the introduction of this institution into the legal system.
ملخص الجهاز:
٢- اقسام وقف موقت ؛ تعيين محل بحث ممکن است حسب اراده واقف ، حبس اصل مال به طور مطلق و نه مقيد، انشاء شده اما منافع مال بر اساس جهات وقف يا طبقات موقوف عليه زمان بندي ميشود، مانند وقف مال بر دانشگاه براي مدت ده سال تا اين که ساختمان ها و تأسيسات آن تأمين شود و سپس بر يک شرکت دانش بنيان يا وقف يک آپارتمان چند طبقه بر زوج هاي جوان به طوري که هر زوج براي مدت پنج سال حق اقامت در هر واحد را داشته باشد (سبزواري، ١٤١٣: ٢٣/٢٢) اين قسم از توقيت اساسا محل بحث اين نوشتار نيست .
ايشان وضعيت وقف معلوم نباشد (نائيني و عراقي، ١٤٢١: ٣١١) به همين دليل است که برخي از فقيهان به صراحت ، مسأله توقيت به تصريح و وقف بر کساني که غالبا منقرض مي شوند را از يک باب دانسته اند (بهبهاني، ١٤٠٥: ٤٦٦/٢؛ کاشف الغطاء، ١٤٢٢: ٢٧/٣) و برخي نيز پس از اعلام بطلان قسم نخست ، به استناد همين اشتراک، قسم دوم را نيز باطل دانسته اند (کاشف الغطاء، ١٤٢٢: ١١) بنابراين به نظر ما تعبير دقيق تر، استعمال عنوان مشترک «وقف منقطع » (طباطبائي قمي، ١٤٠٠: ٢٨٥/٣) و يا «وقف غير دائمي» براي هر دو نوع است ؛ چه اين که فقيهان نيز ذيل شرط دوام ، از هر دو صورت بحث کرده اند.