خلاصة:
یکی از مسائل مهمی که مورد توجه علوم مختلف اعم از جامعهشناسی، انسانشناسی و علوم سیاسی قرار گرفته است و برخی از متفکران و اندیشمندان حوزههای مختلف، دربارۀ چیستی و ماهیت آن با رویکردهای متفاوت سخن راندهاند مفهوم ازخودبیگانگی (Alienation) است. در این میان شریعتی نیز از معدود متفکرانی است که با بینشی ژرف، به این مفهوم پرداخته و آن را یک مانع عمده و اصلی در برابر پیشرفت و ترقی و توسعۀ فرهنگ و تمدن اسلامی تلقی میکند و خودآگاهی و بازگشت به خویشتن را پیششرط نیل به این پیشرفت میداند. وی میکوشد با عنوان کردن گفتمان بازگشت به اصالت فرهنگی، بر تضادها و شکافهای درونی جوامع مسلمین فائق آید و آن را جایگزین تقلید کورکورانه از مبانی غربی کند که عموما ماهیتی ماتریالیستی و سودانگارانه دارند. او برای برونرفت از معضل ازخودبیگانگی، عقیده دارد که یک ملتی به میزانی که از اصالت و تشخص تاریخی و فرهنگی بیشتری برخوردار باشد، در تماس و تبادل فکری و فرهنگی با ملل دیگر نهتنها استحاله نمیشود بلکه به اصطلاح قرآن، به شکفتگی استعدادها و گسترش وجودی و کمال آن فرهنگ میانجامد.
One of the significant issues that have drawn the attention of various sciences including Sociology, Anthropology, and Political Science is the concept of Alienation. Some thinkers and intellectuals in various fields have discussed the nature of Alienation with different approaches. Among them, Shariati is one of the few intellectuals who, with profound insight, have addressed this concept, considering it a major obstacle to the progress and development of Islamic culture and civilization. He views self-awareness and return to one's essence as prerequisites for achieving this progress. He endeavors to overcome the internal contradictions and rifts within Muslim societies by advocating a discourse of returning to cultural authenticity, replacing blind imitation of Western foundations, which generally have materialistic and profit-driven natures. He believes that to overcome the dilemma of Alienation, a nation that possesses a greater degree of historical and cultural authenticity and distinctiveness not only avoids decline but, according to Quranic terminology, also experiences the blossoming of talents and the expansion of existence and perfection of that culture through intellectual and cultural interaction with other nations.
ملخص الجهاز:
به زعم او، تصاعد خیره کنندۀ ماشین در غرب که به کمک علم و تکنولوژی جدید سرعتی سرسام آور میگرفت، مسئلۀ مواد خام را برای خوراک روزافزون آن و مسئلۀ بازار مصرف را برای تولید غیرقابل کنترلی که جبراً از مصرف داخلی پیشی میگرفت، پیش آورد که در نتیجۀ این توسعهطلبی تولید در سرمایهداری غربی، توجه به سرزمینها و ملتهای دوردست را پدید آورد تا آنها را آنچنان تسلیم کنند که بتوان بهسادگی منابعشان را غارت کرد و برای این تسلیم، باید قدرت نظامی و حیلۀ سیاسی به کار گرفت اما برای تغییر، تنها راه، رسوخ در ماهیت ملی و ویژگیهای فرهنگی و خصایص معنوی و بینش و ذوق و فلسفۀ زندگی آنان است و این کار تنها از نوابغ فکری و جامعهشناسان و مذهبشناسان و تاریخدانان بزرگ ساخته است که پس از تحقیق و شناخت دقیق تاریخ و مذهب و سنن و عادات و اخلاق این ملتها به ویران کردن همۀ نیروهای معنویای که در برابر این تغییر و تبدیل مقاومت خواهند کرد بپردازند و آنان را خالی از خویش کنند و این انسآنها را همچون کوزههای تهی از آنچه تهیه دیدهاند پر کنند تا هم خود را احساس نکنند و هم خود را نو شده و مدرن ببینند و به دیگر شدن و تظاهر به این دیگر شدن مباهات کنند و حتی به تمسخر خویش و تخطئۀ هرچه به خویش منسوب است بپردازند (شریعتی، 1398: 299-300) که شریعتی از این مؤلفهها به «تشبه» یاد میکند.