خلاصة:
تفکر راهبردی هنر ساختن و بنا کردن راهبرد است که با تشخیص به موقع خصوصیات میدان رقابت و دیدن فرصت هایی است که رقبا نسبت به آن غافل هستند انجام می شود. هر تجربه در واقع چالشی است که فرد با آن مواجه می شود و به توسعه تفکر راهبردی در او منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف «بررسی تاثیر انواع تجارب بر تفکر راهبردی مدیران ستادی سازمان نظامی مورد نظر» انجام شده است روش این پژوهش «توصیفی - تحلیلی» از نوع اسنادی و پیمایشی است. حجم جامعه آماری 60 نفر با ویزگیهای حداقل داشتن 2 سال شغل مدیریتی در ستاد و داشتن تمایل به همکاری در این پژوهش بوده با روش نمونه گیری تمام شمار بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 53 گویه و بر اساس مقیاس درجه بندی طیف لیکرت می باشد. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات 6 نفر از خبرگان تفکر راهبردی حوزه نظامی، تایید و پایایی پرسشنامه نیز، آلفای کرونباخ (96/0) بدست آمد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار smart pls بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان که تجارب و انواع آن به ترتیب اولویت 1-تجارب بیرونی، 2-تجارب سازمانی، 3-تجارب بین شخصی و 4-تجارب شخصی در تفکر راهبردی مدیران ستادی سازمان نظامی مورد نظر تاثیرگذار می باشد. در نهایت نیز پیشنهادای جهت ارتقاء و تعیین شاخص های شایستگیهای تفکر راهبردی مدیران ستادی سازمان مورد نظر ارایه گردیده است.
Strategic thinking is the art of making and building a strategy, which is done by timely recognizing the characteristics of the competition field and seeing the opportunities that the competitors are oblivious to. Every experience is actually a challenge that a person faces and leads to the development of strategic thinking in him. The current research was carried out with the aim of "investigating the impact of various experiences on the strategic thinking of the headquarters managers of the military organization in question". The method of this research is "descriptive-analytical" of documentary and survey type. The size of the statistical population was 60 people with the characteristics of having at least 2 years of managerial work in the headquarters and having the desire to cooperate in this research. The data collection tool is a researcher-made questionnaire with 53 items based on the Likert scale. The validity of the questionnaire was based on the opinions of 6 experts of strategic thinking in the military field, the Cronbach's alpha (0.96) was also confirmed and the reliability of the questionnaire was obtained, and smart pls software was used for data analysis. The results of this research show that the experiences and their types, in the order of priority 1- external experiences, 2- organizational experiences, 3- interpersonal experiences and 4- personal experiences are influential in the strategic thinking of the headquarters managers of the military organization in question. Finally, suggestions have been made to improve and determine the indicators of strategic thinking competencies of the headquarters managers of the organization in question.
ملخص الجهاز:
بررسي تاثير انواع تجارب بر تفکر راهبردي مديران ستادي (مطالعه موردي: يک سازمان نظامي مورد نظر) 3 علي ولي سلطاني *١، بهزاد برونک ٢، احد ولي سلطاني چکيده تفکر راهبردي هنر ساختن و بنا کردن راهبرد است که با تشخيص به موقع خصوصيات ميدان رقابت و ديدن فرصت هايي است که رقبـا نسـبت به آن غافل هستند انجام ميشود.
جدول (١): پيشينه هاي تحقيق ١-عنوان پژوهش , شناسايي و اولويت بندي عوامل موثر بر تفکر استراتژيک مبني بر رويکرد فرايند تحليل شبکه اي فازي نام پژوهشگر و تاريخ , قربان پور و همکاران (١٣٨٩) نتايج پژوهش , در اين مقاله ، پژوهشگران با استفاده از نظر کارشناسان موضوع مورد مطالعه ، ١٥ عامل موثر بر تفکر استراتژيک را به عنوان زير معيار، شناسايي و اولويت بندي کردند، که به ترتيب عبارتند از ساختار سازماني، فرهنگ سازماني، فرايندها و سيستم ها، تعارض رابطه اي، خلاقيت ، تنوع مرتبط با شغل ، تعارض مرتبط با وظيفه ، مشارکت مديريت مياني، تفکر سيستمي، ترسيم چشم انداز، تفکر در طول زمان ، هوشياري محيطي، تفکر فرضيه محور، استفاده هوشمندانه از فرصت ها و تنوع در الگوهاي پردازش اطلاعات بودند.
بحث و نتيجه گيري الف ) نتيجه گيري با توجه به نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها و مدل نهايي حاصل از اين پژوهش ميتوان گزاره هاي صحيح زير را از اين پژوهش ارائه نمود: ١- انواع تجارب بر تفکر راهبردي مديران ستادي سازمان نظامي مورد نظر تاثير زيادي (بيش از ٦٠ درصد از کل عوامل ) را دارد.