خلاصة:
حکومت سربداران اولین قیام مردمی بود که در مقابل مغول قیام کرد و آنان را از سریر قدرت در خراسان بزرگ به زیر کشید. این حکومت علاوهبر ظلمستیزی دو راهکار جدید نیز ارائه نمود: اولین راهکار، تقریب بین تشیع و تصوف بود که برای اولینبار و قبل از سیدحیدر آملی توسط شیخخلیفه آغاز و شاگردش شیخحسن جوری بعد از وی آن را ترویج کرد و بعدها سرمشقی برای حکومت صفویه گشت.دومین راهکار دولت سربداران، ترویج فرهنگ انتظار و تشویق مردم برای ظهور امام زمان( بود که این اندیشه را نیز شیخخلیفه و شاگردش شیخحسن جوری ترویج میکردند، ولی درویشعزیز آن را به افراط کشاند که به ظهور دولت مهدوی در طوس بهمدت ششماه انجامید. در آن دولت، به نام «السلطان محمد المهدی» سکه زدند. خواجهعلی مؤید این افراط را تصحیح نمود و آنگاه برگزاری مراسم و آیین انتظار که در حله و کاشان نیز رواج داشت، تنزل یافت و خواجهعلی مؤید، ضمن ضرب نام امام مهدی( بر روی سکههای سربداران، مردم را به انتظار ظهور آن حضرت تشویق نمود و از افتادن در افراطی که درویشعزیز دچار آن شده بود، بر حذر داشت
The government of Sarbedaran was the first rising of the people against the Mongols in Khurassan، which smashed their throne of power in that vast province.
In addition to their confrontation with that oppression، Sarbedaran presented two strategies. The first was to cause an approximation between Shiism and Sufism that had been promulgated for the first time، before Sayyed Haydar Amoli، by Shaykh Khalifa and after him by his disciple، Shaykh Hassan Juri، and it was used as an example afterwards، by the Safavids.
The second strategy of Sarbedaran’s government was the propagation of the policy of “Awaiting” (Intizar) and encouraging the people to be waiting for the appearance of Imam of Time، Mahdi (PBuH). Such a thought was also developed by Shaykh Khalifa and his disciple، Hassan Juri، but was inclined toward exaggeration and excessiveness afterwards by Darvish Aziz resulting in the appearance of a Mahdi government in the city of Tus for six months. Even coins were minted with the name of Sultan Muhammad Mahdi in that time; but that overdoing was improved by a man called Khaja Ali Mu’ayyad، by changing the name on the coins to:
Imam Mahdi (May God hasten his advent). Also، the ceremonies that were celebrated in Hella and Kashan for that kind of Intizar were much reduced with the announcement of Khaja to the people، that they should only be waiting for the arrival the real Imam Mahdi (PBuH). So، the excessiveness was thrown aside by the encouragement of Khaja Ali and so the mistake of Darvish Aziz was corrected.
ملخص الجهاز:
"جان اسمیت در توضیح اندیشههای حسن جوری مینویسد: حسن جوری با اتخاذ نوعی ایدئولوژی که هسته مرکزی اعتقادی آن ظهور قریبالوقوع امام دوازدهم بود و اینکه تمام مسلمین بایستی خود را برای کمک به مهدی( و کار عظیم او آماده سازند، تشکیلاتی مرکب از پیشهوران و تجار که معتقد به این آیین بودند، ایجاد کرد که احتمالا الهام گرفته از نهاد فتوت و سرسپردگی به یک مأموریت مذهبی بوده است.
درویشعزیز جوری، از پیروان شیخحسن جوری که در پی منازعه بر سر قدرت به عراق مهاجرت کرده بود، در زمان حکومت پهلوانحسن دامغانی به خراسان بازگشت و در سرزمین طوس در قسمت شرقی دولت سربداری قیام کرد و با کمترین هزینه شهر را به تصرف درآورد.
از بررسی این نام میتوان استنباط کرد که عقاید وی اندکی با عقاید تشیع در عراق، قم و لبنان متفاوت بوده است؛ چراکه شیعیان بنابر احادیث متعدد از ذکر نام خاص امام مهدی( نهی شدهاند 2 و حتی معتقدان به اختصاص نهی به دوره خوف یا دوره غیبت صغرا، چندان به ذکر نام خاص آن امام علاقهای نشان نمیدادند و از دیگر القاب آن حضرت بهره میجستند، در حالیکه درویشعزیز علاوهبر تعیین زمان ظهور، نام خاص آن را نیز بر روی سکه ضرب کرده بود.
معلوم نیست که اندیشه انتظار فرج در میان سربداران از همان آغاز با افراط همراه بوده باشد، ولی بیتردید درویشعزیز درباره آن به افراط گراییده و همین امر باعث ایجاد چالش بین او و خواجهعلی مؤید شده که در نهایت این چالش نیز با کشته شدن درویشعزیز و پیروانش فروکش کرد."