ملخص الجهاز:
"به عبارت دیگر،به دنبال آن هستیم تا دریابیم که چگونه و با توجه به کدام عوامل و دلایل سیاستهای تثبیت در جهتگیری مناسب شاخصهای کلان(قیمت و تولید)مؤثر بوده است؟ روششناسی روش بررسی در این مقاله روش سری زمانی مبتنی بر تکنیکهای همپارچگی1بوده و از این جهت سعی میشود روابط ساختاری و بلندمدت پولی و مالی و ارزی مورد آزمون قرار گیرد.
با توجه به اینکه دورهء زمانی بررسی از 0431 تا 4731(53 سال)است و در دورهء مذکور تا قبل از 0531 سطح عمومی قیمتها در سطح بسیار نازلی و در سطح تعادلی خود قرار داشت و نیز در سالهای 76-9531 سیاستهای تثبیت شدیدا اجرا میگردید،طبیعی است که سطح قیمت تعادلی بلندمدت به سمت پایین انتقال مییابد و از 0531 به بعد به طور متوسط هرساله نرخ تورم با 21/6 درصد نسبت به نرخ تورم تعادلی انحراف داشته باشد که بیانگر عدم تعادل در ساختار قیمتها است.
متغیرهای مجازی D53 (سالهای پس از 3531 یک و قبل از آن صفر)اثر مثبت سالهای پس از 3531(سال شوک نفتی مثبت برای ایران)را نشان میدهد،در حالی که سالهای جنگ از 76-9531(برابر 1 و بقیه سالها صفر)اثر منفی بر تورم داشته(ضریب منفی متغیر مجازی D59 )و اثرات تعدیل نرخ ارز(کاهش ارزش پول)از 2731 به بعد نیز اثر مثبت و تعیینکنندهای بر سطح عمومی قیمتها داشته است.
نتایج حاصله بهویژه اثرات بلندمدت، (1) cointegration (2) error correction mechanism(ECM) جدول شمارهء 4:اثرات تورمی افزایش حجم نقدینگی و نرخ ارز (به تصویر صفحه مراجعه شود) پولی بودن تورم در ایران را به وضوح تأیید میکند و در عین حال این نکته را خاطرنشان میسازد که سیاستهای ارزی در میانمدت اثرات پایدارتری بر تورم برجای گذاشته است."