خلاصة:
واژهی شئیشدگی و واژگان مرتبط با آن منظومهای را بوجود میآورند که یکی از انتقادات دیرین و نوشونده را به جهان مدرن در خود دارد.این منظومه که در سنت اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت،بن مایهی اصلی مهمترین کتاب لوکاچ است که اولین دلالتهای خود را از مفاهیم بیگانگی4و بت انگاری کالای5مارکس6و مفهوم عقلانی شدن7 ویر8مییابد و مکتب فرانکفورت با تعبیر عقلانیت مدرن به عقلانیت ابزاری این نقد را ادامه میدهد.هابرماس نیز ضمن بهرهگیری از انتقادات این سنت با طرح مفهوم عقلانیت ارتباطی به مثابه بدیلی برای عقل ابزاری و با تاکید بر عقلانیت بیناسوژگانی خود را از بن بست سوژه محوری میرهاند.مقاله حاضر به سیر تحول این مفهوم از لوکاچ تا هابرماس میپردازد.
ملخص الجهاز:
"این منظومه که در سنت اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت،بن مایهی اصلی مهمترین کتاب لوکاچ است که اولین دلالتهای خود را از مفاهیم بیگانگی4و بت انگاری کالای5مارکس6و مفهوم عقلانی شدن7 ویر8مییابد و مکتب فرانکفورت با تعبیر عقلانیت مدرن به عقلانیت ابزاری این نقد را ادامه میدهد.
هابرماس نیز ضمن بهرهگیری از انتقادات این سنت با طرح مفهوم عقلانیت ارتباطی به مثابه بدیلی برای عقل ابزاری و با تاکید بر عقلانیت بیناسوژگانی خود را از بن بست سوژه محوری میرهاند.
لوکاچ شیئی شدگی را که درونمایهی اصلی اندیشهی او در کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی است،با خوانش خود از شیئیشدگی و بیگانگی مارکس و نیز عقلانی شدن وبر توضیح میدهد.
هابرماس که در آغاز به عنوان دستیار و همکار آدورنو به آنان پیوست در مقام میراث دار آنان البته دستاوردهای آنها را تداوم بخشیئیده اما با طرح مفهوم عقلانیت ارتباطی به مثابهی آلترناتیوی برای عقلانیت ابزاری فضایی متفاوت بوجود میآورد و با توصیفی دیگر از عقلانیت،مدرنیته را پروژهای نا تمام میداند.
هابرماس این همکنشی معطوف به حصول تفاهم را که از طریق زبان صورت میگیرد از کنشهای معطوف به موفقیتی که در پی مداخله در جهان عینی(کنش ابزاری)و یا تأثیر بر دیگران(کنش راهبردی)هستند و بدینسان عقلانیت ارتباطی را از عقلانیت معطوف به موفقیت(ابزاری و راهبردی)متمایز میکند.
02 فرجام شیئی شدگی نزد لوکاچ واقعیت آگاهی از خود بیگانهی فردی است که به دلیل شیوهی تولید سرمایهدارانهای که این آگاهی در آن قرار دارد و پیشاپیش جایگاه و دامنهی نیازهای آن را تعیین میکند(مارکس)و نیز بدلیل تابعیت آن از عقلانیت اداری تسری یافته به تمام جامعه(وبر)، به چیز محض بدل شده است."