خلاصة:
«تهذیب نفس»،مجموعهء از اعمال و رفتارهایی است که به منظور نجات،تعالی کمال انسان،از جانب مکاتب مختلف انسانی و الهی مطرح شده است؛اما غالب این مکاتب بنا به دلایلی چون نقص و انحراف آگاهی و اغراض مدعیان(مربوط به مکاتب انسانی)و ضعف و نقص روش،در تبیین صحیح و متناسب مصادیق و چگونگی تهذیب نفس و افراط یا تفریط در این زمینه(یعنی علت تامه و انحصاری تلقی کردن تهذیب نفس برای کمال انسانی)یا اغماض و بیتوجهی نسبت به ضرورت تهذیب نفس(مربوط به مکاتب الهی که به علت ضعف و نقص روش مبلغان خود به نحو صحیح مطرح نگشتهاند)،در اثبات مدعای خویش ناکام ماندهاند.همهء این ناکامیها،معلول عدم تعیین جایگاه واقعی تهذیب نفس و محدوده کارایی آن است،از این رو مقاله،با استناد به بیانات ملاصدرا (اندیشمندی که با اتکا بر مطالعات و پژوهشهای وسیع و دریافتهای الهی و انس و احاطهای که نسبت به معارف دینی دارد،توانسته است در ارتباط با موضوعات عرفانی و انسان شناسانه،مطالب منسجم و مبنایی طرح کند برای رفع این نقیصه میکوشد.مطالب این مقاله بر دو نکته استوار است:
1.تنها خالق و مدبر هستی و انسان،قادر به راهنمایی انسان به سمت کمالش است(اهمیت شریعت الهی)
2.«تهذیب نفس»با همهء ضرورتش برای حصول کمال انسانی،شرطی ناکافی در این باره است؛یعنی،علت ناقصه است؛نه علت تامه.
ملخص الجهاز:
تأثیر خاص تهذیب نفس در ارتباط با انسان و کمال وی،بر ساختار وجودی نفس انسانی است؛به این ترتیب که چون انسان موجودی جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است؛یعنی با اینکه واقعیت وجودیاش متعلق به عوالم عالی هستی و قابل ارتقا به سمت آنهاست؛اما در ابتدای خلقت و حدوثش در عالم ماده،همراه و موصوف به اوصاف،نقایص و آثار عالم ماده است و با حرکت جوهری،در طول زمان،به تدریج،مستعد قادر میشود که به کمال نهایی خویش نائل گردد.
5 تأثیر در عالم مادی،به این علت است که عالم ماده و طبیعت،مسخّر و متأثر از عالم ابداع و تجرد است و از سوی دیگر،نفس انسانی پس از طی مراتب تهذیب نفس،شدّت وجودی مییابد،در نتیجه سالک در اثر تهذیب نفس،واسطه فیض میان عالم ماده و مؤثر در آن میگردد6،قوای جسمانی و وهمانی نفس او ترقی (1)ایقاظ النائمین،07 و 17؛تفسیر القرآن الکریم،ج 2،ص 423.
،پس تعجب و شگفتی ندارد که برای بعضی نفوس که دارای قدت کمالی هستند و قدرتشان از جانب مبادی[هستی]تأیید گشته است،در عالم[ماده]مؤثر شوند و به این ترتیب شایسته است که بر غیر بدن خویش تأثیر بگذارند،همان گونه که بر بدن خویش تأثیر میگذارند،پس هیولی عالم ماده از ژنین نفس انیانی اطاعت میکند؛همانند اطعات بدن هر انسان از نفس انسان،پس نفس کمال یافته انیانی تأثیر میگذارد در عالم ماده از لحاظ اصلاح آن یا از بین بردن آنچه از عالم فاسد شده یا ضرر دیده است و همهء این تأثیرات به دلیل زیادی و شدت نیروی شوقیه و ارتفاع و تعالی وجودی نفس انسانی است و بر چنین نفسی واجب است که بر خلق خدا شفقت کند؛شفقتی به مانند شفقت و دلسوزی پدر نسبت به فرزندش.