ملخص الجهاز:
آیا درست است که از سیاهان،کهبرای رفع نیازهای خویش بهطور روزمرهتلاش میکنند،بخواهیم در یک گفتمانوفاق که بهطور ضدواقعی به صورتبیرنگ و انتزاعی ارائه میشود،باسفیدهایی که ظاهرا سیاهان را آنطور کهباید و شاید نمیشناسد و درباره سیاهان،&%04914NSRG049G% *روزنامهنگاری عمومی میتواند به صورتابزاری درآید که از طریق آن شهروندان نه تنهادرمییابند که علایق متفاوت و احتمالا متعارضیدارند بلکه متوجه میشوند که برخی از منافع ممکناست نیازمند حمایت و پیشبرد بیشتر باشد.
اختار قلمرو عمومی روزنامهنگاران چطور میتوانندشهروندان را در اظهارنظر راجع بهموقعیتهای اجتماعی مختلفی یاریرسانند که از اخلال آنها به مسائل خاصموردنظرشان،نگاه میافکنند؟این مسألهکه روزنامهنگران چه نوع قلمرو عمومی راباید ترویج دهند،نتیجه همان سؤالمربوط به این است که آیا نابرابریهایاجتماعی باید مطرح شود یا باید کنارگذاشته شده و چندان مورد توجهپژوهشگران روزنامهنگاری عمومی قرارنگیرد.
این امر مستلزم حیطههایگفتمانی است که در آن اعضایگروههای اجتماعی تابع میتوانند«ضد گفتمان»هایی ابداع کرده و رواج دهند*اگر گروههای اجتماعی تابع بخواهند ازفرصتهایی برای تبیین علایق خاص خویش تابدان اندازه که گروههای اجتماعی مسلط در اختیاردارند،برخوردار باشند،ابتکارات روزنامهنگاریعمومی بایستی یک قلمرو عمومی متشکل ازحیطههای گفتمانی چندگانه را تغذیه کند.
فریزر انگارۀ هابرماس درباره حریمخصوصی را از این لحاظ مورد انتقاد قرارمیدهد که از نظر ایدئولوژیکی،حد ومرزهای قلمرو عمومی را به گونهای که بهزیان گروههای اجتماعی تابع تماممیشود،حذف میکند.
بهجای مسلم پنداشتنتفاوتهای داخلی در مورد چند دیدگاهموضوعی از پیش تعیینشده،روزنامهنگاران باید فرصتهایی به*روزن(1999)و اوستین (nitsuA،7991) روزنامهنگاران را اعضای مسئول جامعه میدانندکه توجه بسیار به حیات عمومی دارند و در نتیجهنگران این هستند که آیا جوامع با مشکلات ومسائلشان درگیر میشوند یا خیر.
با*فریزر انگارۀ هابرماس درباره حریم خصوصیرا از این لحاظ مورد انتقاد قرار میدهد که از نظرایدئولوژیکی،حد و مرزهای قلمرو عمومی رابه گونهای که به زبان گروههای اجتماعی تابع مردممیشود،حذف میکند.