خلاصة:
فیض کاشانی یکی از پرکارترین علامان شیعی است که آثار فراوانی به رشتهی تحریر درآورده.در این مقاله،با شرح زندگی،جایگاه علمی و تحولات فکری و عصری که در آن میزیسته و تأثیرگذار در شناخت آثار قرآنی او بوده آشنا میشویم و تحلیلی از چگونگی نگارش آثار او به ویژه دو تفسیر مهم صافی و اصفی ارائه میدهیم.در آغاز بحث تفسیر پژوهی با شناخت نامهی تفسیر او روبهرو میشویم و برای کندوکاو بیشتر مبانی،اصول و روش تفسیری به ویژه گرایش مهم فیض در تفسیر صافی یعنی روش اثری او را شحر میدهیم.در جای جای این مقاله از ذکر نمونهها و شواهد خودداری نشده است.در نهایت بحثهای علوم قرآنی فیض از قبیل قرائات،تاریخ گذاری،صیانت،اعجاز و اسباب نزول مطرح شده است.
ملخص الجهاز:
به همین دلیل کاوش و بررسی تفسیرهای فیض باید به شناخت نامهی روشی آن شخصیت گرانقدر بیانجامد و نشان دهد که او در تاریخ علمی پر فراز و نشیب خود با چه تحولات و تطوراتی مواجه بوده و این تجربه در عصر ما چگونه درس آموز و مفید است،از سوی دیگر چگونه این پژوهش به ارتقای سطح استنباط و تعیین اهداف و قلمرو تفسیر کمک میکند و به بالندگی و پویایی فهم قرآن میانجامد.
چهارم:فیض کاشانی به تفسیر قرآن به قرآن توجهی ندارد و برای فهم آیه تلاش نمیکند که ببیند واژه و یا جملهی مشابه در آیات دیگر چگونه استعمال شده و مفاد قرآن چیست؟اگر در آنباره توضیح لغوی آمده باشد ذکر میکند وگرنه بلافاصله روایات را ذکر میکند،با آنکه یکی از منابع،بلکه نخستین منبع تفسیر و پردهبرداری از مقصود کلام خداوند قرآن است.
به همین دلیل روایات اسرائیلیات را نقل میکند و در برابر روایاتی از اهل بیت را میآورد که این قصهها دروغن و ساختهی دیگران و مخالف با قرآن و عقاید مسلم است و منافات با عصمت ملائکه دارد و شایستهی ملائکه نیست که چنین نسبتهایی داده شود،باز جرئت نمیکند این روایات را به دور ریزد و روایت معارنض با قرآن و روایات مسلم اسلامی را به دیوار بزند،این چنین توجیه میکند:«و وجه الجمع ان یحمل روایات الصحه علی کونها من مرموزات الاوائل و اشاراتهم»(الصافی،ج 1،ص 651)و مینویسد:«شاید این قصهها که در منابع تورات آمده و از آنجا به عالم اسلام سرایت کرده،جنبهی رمزی داشته و خود به تفسیری رمزی آنها میپردازد»(ر.