خلاصة:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت جهان پس از جنگ سرد میپردازد.در این بررسی از یکسو به روندهای جهانی در دوران پس از جنگ سرد به ویژه پس از یازده سپتامبر پرداخته شده و از دیگر سو تئوریهای موجود جهت تبیین این وضعیت مورد واکاوی قرار گرفته است.
نویسنده پس از بررسی روندهای بعد از جنگ سرد،به این جمعبندی رسیده است که «ابهام»،«عدم قطعیت»و«در حال گذار»بودن،شاخصهای وضعیت موجود جهانی هستند و به همین دلیل تبیین این وضعیت با دشواریهای فراوانی روبهروست و ابزارهای تحلیلی نوینی را میطلبد.
ملخص الجهاز:
"از دیگر سو تئوریهای موجود جهت تبیین این وضعیت مورد واکاوی قرار گرفته است.
نظریه برخورد تمدنها بر دو اصل مبتنی است:الف)در جهان آینده تعارض اصلی میان مسلمانان و غیر مسلمانان میباشد؛ب)ایالات متحده خود را در منازعات موجود در
علاوه بر هانتینگتون،بسیاری دیگر از دانشمندان نیز بر این باورند که متغیر فرهنگ به ویژه با توجه به رویداد اخیر،به مسأله بسیار مهمی برای فهم تحولات جهان امروز تبدیل
نظام بینالمللی موجود با نظامهای گذشته در این است که در حال حاضر اختلاف نظرها در
ب)با این حال صرف مفهوم نظام بینالمللی قادر به تبیین تمامی تحولات جهانی
بازیگران تحت تأثیر کیفیت نظام بینالملل قرار دارد و این رفتار در طول تاریخ به اشکال
نیز موجب نقشآفرینی سازمان ملل در تعاملات جهانی شده است و تصمیمات این سازمان
در این راستا جایگاه متأثر واحدهای ملی در نظام بینالمللی در شرایط جدید بسیار حائز
جهانی شدن میشود،دولتها همچنان مهمترین بازیگران نظام بینالمللی موجود هستند و
آمریکا تخصیص داده شده است،سه برابر بیش از مجموع بودجه اختصاص داده شده در این زمینه از سوی شش قدرت بزرگ بوده است(این هزینه به تنهایی بیش از مجموع بودجه
روندهای حاکم بر وضعیت جهانی را تحت تأثیر قرار داده است و حتی به مدلی برای تحلیل
سیاست خارجی خود-در چارچوب دکترین نظم نوین جهانی-قرار داده است.
سطوح منطقهای و جهانی از دیگر پیامدهای تحولات نظام بینالمللی در این زمان است.
واحدهای ملی است و مفهوم«وضعیت جهانی»که فضای کلی جهانی اعم از نظام بینالمللی و"