ملخص الجهاز:
"Mearsheimer )سومین بعد قابل توجه اثر را که ناظر بر نتیجه آن است،مورد توجه قرار داده،اظهار میدارد:این مقالات حکایت از آن دارند که تحلیلگران فقط در خصوص تبیین و معرفی عوامل موثر در وقوع حادثه 11 سپتامبر با یکدیگر اختلافنظر ندارند، بلکه اختلاف دیدگاههای علمی بسیار بیشتر از این بوده و نحوه برخورد مناسب با معضل تروریسم را نیز شامل میشود.
آیا استراتژینهای آمریکایی ادله لازم برای انجام واکنش بر ضدمسلمانان در گوشه و کنار جهان را داشتند؟ توضیحاتی که اسمیت در ذیل هر یک از این ده سوال میدهد،در واقع اگرچه پاسخ آنها نیست ولی بسیار ارزشمند است و میتوان مقاله وی را یکی از مقالات برجسته اثر حاضر ارزیابی کرد؛ چراکه مفروضات بسیاری را در خصوص این واقعه به چالش میکشد که کمتر نویسندهای به آن پرداخته است.
بنجامین باربر:دموکراسی و تروردر عصر جهادگرایی و آمریکاگرایی باربر در این نوشتار با بررسی انتقادی دو جریان اصلی در جهان معاصر که وی از آنها با عنوان آمریکاییگرایی که به زعم او دربرگیرنده تمایل بازیگران سیاسی برای بسط دموکراسی در گستره جهانی است و جریان دوم که از آن با«جهادگرایی»یادکرده و از نفوذ باورهای بنیادگرایانه در سطح حکومتی حکایت دارد؛به آنجا میرسد که در صورت توفیق جریان نخست میتوان به کاهش نزاعها امیدوار بود،حال آنکه تعلقات ایدئولوژیک این امکان را کاهش میدهد.
2. جین الشتاین:چگونگی جنگ عادلانه «الشتاین»با توجه به پیشینه تاریخی مقوله«جنگ عادلانه»و اشاره نمودن به «بیعدالتیهای»پدیده آمده در ذیل این عنوان،این پرسش مهم را مطرح میسازد که جرجبوش چگونه«جنگ عادلانه»اعلامیاش را به اجرا خواهد گذارد و اینکه آیا این مفهوم بار دیگر میتواند منشاء برخوردهای ناعادلانه قرار گیرد یا خیر؟در واقع الشتاین سعی دارد بین آرمانگرایی ناشی از«عدالت محوری»با واقعگرایی ناشی از«قدرت محوری»جمع نماید و به تصویری قابل قبول از جنگ در قرن 21 دست یابد."