خلاصة:
هنگامی که اهداف و وظایف یک بخش یا دفتر در یک مدیریت و سازمان به درستی و روشنی و نیز به صراحت تعیین و تعریف نشده باشد،مانند آن است که آن دفتر یا بخش دارای وظیفه و هدفی نیست و در نهایت یعنی که آن دفتر و بخش وجود ندارد.روابط عمومیها باید دارای اهداف و وظایف مشخص و تبیین شده باشند تا هم مدیران مؤسسات بدانند که از روابط عمومی چه بخواهند و هم مسؤولان روابط عمومی بدانند که وظیفهشان چیست و از آنها چه انتظاراتی میرود.
ملخص الجهاز:
"از این پس خواهیم دید که اکنون بنابر شرایط ویژهء اقتصادی و اجتماعی،پذیرفتهترین و همگانیترین وظایفی که در سراسر جهان برای روابط عمومی تعیین شده چیست و رایجترین انتظاری که جامعه و به خصوص مدیران از روابط عمومیها دارند کدام است و نویسندگان و محققان این رشته چه مفاهیمی را در کتابها و آثار آموزشی خود محور قرار میدهند و در مراکز آموزشی کشورهای صنعتی چگونه این رشته تدریس میشود.
در دهههای نخستین قرن بیستم که مؤسسات صنعتی،بازرگانی و اداری بزرگ، به دلیل شرایط اجتماعی و تاریخی خاص، از سوی روزنامهنگاران نقاد و جسور، روشنفکران رادیکال،نهضت ضد تراست و کارتل،اتحادیههای کارگری،گروههای تساویطلب و عدالتجو و نیز دولت به دلیل وضع مقررات قانونی محدودکننده بر فعالیتهای صنعتی و فعالیتهای تجاری تحت فشار قرار گرفته بودند،مدیران مؤسسات از روابط عمومیها میخواستند تا آنها را در برابر این تهاجمات حفظ کنند و با فعالیتهای تبلیغی حجیم،آثار تلاشهای گروههای یادشده را در افکار عمومی علیه سازمان خود از میان بردارند.
هر عملی که روابط عمومی انجام میدهد باید با ارزیابی دقیق نشان داده شود که نتایج و موفقیت و یا شکستهای آن چه بوده است و چرا؟ در کتابهای آموزشی روابط عمومی که در ایالات متحده منتشر میشوند،این بخش یعنی،فرایند کار روابط عمومی و گامهایی که برای اجرای عملی هر فعالیت روابط عمومی باید برداشته شود،تحت نام چهار گام در هر برنامهء روابط عمومی مورد بررسی قرار میگیرد که عبارت است از: 1."