ملخص الجهاز:
همبستگیهای اجتماعی موجود بین تمایلات جنسی و پدیدههای اجتماعی دیگر،با توجه به مکتب فروید به شرح زیر قابل تفسیر و تعبیر است: اولا در زندگی اجتماعی و وضع ظاهری جامعهء بشری،حقایق زیادی وجود دارند که وابسته به تمایلات جنسی یا نیروهای زندگی (Eros) هستند،و در مکتب فروید در این خصوص مطالبی چند آماده است.
ممکن است قبول کنیم که ازدواج و تشکیل خانواده در نتیجهء وجود غریزه جنسی است،ولی آیا چنین قبولی مبین حالات متنوع در زمان و مکانهای مختلف وصور گوناگون خواهد بود؟هرگاه غریزه چیز دائمی باشد،دیگر نمیتوان بدان وسیله اختلافاتی را توصیف کرد.
»هرگاه چنین باشد و بیتابی مرد را نشانهای ذاتی و فطری بدانیم،در اینصورت چگونه میتوانیم پیدایش پدیده- های درون ازدواجی (endogamy) و نیز از بین رفتن برون ازدواجی را توصیف کنیم؟ هرگاه بیتابی در لحظات مختلف فرق کند،آیا ممکن نیست در اینصورت صفتی اکتسابی را به عوض صفتی فطری اشتباها محسوب داریم؟به طورمسلم درونازدواجی و یک زنی و یا یکشوهری (monogamy) ، و ازدواج بهطور کلی نمیتواند بهصورت نوعی بیتابی مرد تفسیر شود،و مجبوریم در پایان این بحث متذکر شویم که این تعابیر به خودی خود نادرست هستند و این توصیفات در زمینهء پدیدههای اساسی کافی به نظر نمیرسند.
اگر برای وقوع ازدواج نیروهای مرد اهمیت دارند پس چرا چنین نوع ازدواجی از بین رفته است؟و هرگاه علایق شدید مذهبی را غریزه بدانیم،چرا در تمام مذاهب این غریزه بهطور یکسان دیده نمیشود،و چرا به اشکال گوناگون تظاهر میکند؟-و اگر غریزهء جنسی یکی از قویترین غرایز است در این صورت محرومیتجنسی،و شکست در امور جنسی را چگونه میتوان توصیف کرد؟ این اشارات نقاط ضعف تئوری فوق را وانمود میسازند.