ملخص الجهاز:
"به رغم این خودداری،شناسائی حوزههائی از اقتصاد که از تحریمها آسیب دیدهاند چندان مشکل نیست:یافتن خریداران نفت و سرمایهگذاران غیر آمریکائی در حوزههای نفت و گاز ایران برای این کشور ارزان تمام نشده است،صادرات آمریکا به ایران گرچه ظاهرا تحت شرایط تحریم متوقف است ولی بوسیله اشخاص و یا شرکتهای ثالث به قیمتی گرانتر به ایران وارد میشود و یا از منابع دیگر و با کیفیتی پائینتر تأمین میگردد،جایگزین کردن و یا نوسازی تجهیزات دفاعی،صنعتی و نفتی نه برای ایران ارزان تمام میشود و نه رضایت ایرانیها را تأمین میکند.
قبل از آنکه فدراسیون روسیه مجددا به یک ابرقدرت تبدیل شود و صدام نیز با قدرت گرفتن مجدد خطری برای همسایگانش به شمار آید،ایران بدون توجه به رژیم حاکم بر خود به صورت پرجمعیتترین و بزرگترین کشور خاورمیانه در محاصره همسایگانی خواهد افتاد که به خوبی میدانند ده درصد از کل ذخایر نفتی و پانزده درصد از منابع جهانی گاز در آن نهفته است و میتواند به عنوان دروازه آسیای میانه به سوی غرب به شمار آید و بنابراین ایالات متحده نباید از این حقیقت غافل باشد که نزدیکی و همکاری با ایران چه منافعی هنگفتی برای او دربر دارد و لزوم ایجاد تغییرات اساسی را در استراتژی«مهار»آشکار میسازد.
(3)-آمریکا چین را در سال 1996 مشمول روابط کاملة الوداد کرد و دولت کلینتون اعلام داشت که ترجیح میدهد بجای فشار بر چین به منظور تغییر دادن رفتار خود سیاست گفتوشنود را در پیش گیرد و این درست همان چیزی است که متحدان اروپائی آمریکا معتقدند باید در مورد ایران نیز اعمال شود ولی ایالات متحده همه استدلالهای متحدان اروپائی خود را در مورد ایران رد کرده است."