خلاصة:
بررسی ارتباط نرخ واقعی ارز و نوسانات آن با صادرات بخش صنعت در اقتصاد ایران بعنوان ارتباط دهنده اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از اینرو استراتژی توسعه صادرات غیر نفتی بویژه توسعه صادرات صنعتی با توجه به نیازهای ارزی کشور و بی ثباتی درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت، از جمله راهبردهایی است که برای رسیدن به توسعه پایدار ضروری می باشد. نقش توسعه صادرات صنعتی در روند توسعه کشور بیان کننده این واقعیت مهم است که صنعت و صادرات صنعتی در توسعه جایگاهی ویژه دارند که برای رسیدن به این اهداف، نرخ واقعی ارز و نوسانات آن دارای نقش بسیار مهمی می باشد. از اینرو، این مقاله به ارزیابی اثر نوسانات نرخ واقعی ارز بر صادرات بخش های منتخب صنعتی به تفکیک کدهای دورقمی ISIC (کدهای 32، 35 و 37) در طی دوره 1352(1)-1385(4) و برآورد میزان تاثیرپذیری صادرات این بخش ها از نوسانات نرخ واقعی ارز در بلندمدت و کوتاه مدت و شبیه سازی شوک در نوسانات نرخ ارز بر صادرات صنعتی می پردازد.
ملخص الجهاز:
"اگر نرخ ارز، نوسانات شدیدی را داشته باشد، صادرکنندگان و واردکنندگان در هنگام تنظیم قرارداد، در مورد درآمد حاصل از صادرات و نیز هزینه واردات به پول داخلی تصور چندان دقیقی نخواهند داشت، البته ارزش ارزی کالای صادراتی و وارداتی در هنگام تنظیم قرارداد معلوم است، ولی از آنجا که تا هنگام دریافت درآمد صادراتی و یا تا هنگام فروش کالاهای وارداتی مدت زمانی سپری میگردد، نوسانات نرخ ارز قادر است تا ارزش کالای صادراتی و هزینه کالای وارداتی را (به پول ملی) شدیدا تحت تاثیر قرار دهد و این درآمدها و هزینهها به راحتی میتوانند با زمان انجام معامله تفاوت عمده و غیرمنتظرهای داشته باشند، چنین وضعیتی میتواند بسته به میزان خطرگریزی دستاندرکاران تجارت خارجی کشور و وضعیت بازار داخلی به یکی از حالات زیر منجر گردد: اول آنکه برخی از واردکنندگان و صادرکنندگان بطور کلی دست از انجام چنین معاملاتی بر خواهند داشت زیرا تاب و تحمل این خطر را ندارند که درآمدها و یا قیمتهای ریالی آنها یکباره تغییر نماید که این امر باعث کاهش حجم مبادلات خارجی خواهد شد و بسیاری از کالاهائی که دارای مزیت نسبی هستند به بازارهای جهانی راه نخواهند یافت.
5- با توجه به نتایج این مطالعه که نشان میدهد متغیرهای نرخ ارز و نوسانات آن نمیتواند به عنوان یک متغیر سیاستی مهم برای سیاستگزار مطرح باشد توصیه میگردد که از متغیر رابطه مبادله بعنوان متغیر سیاستی استفاده گردد بطوری که سیاستگزار میتواند با کنترل تورم داخلی (کنترل حجم نقدینگی) و قیمت صادراتی نسبت به کاهش رابطه مبادله (افزایش صادرات) اقدام نماید.
Samanta "Exchange Rate Uncertainty & Foreign Trade For A Developing Country: An Empirical Analysis," The Indian Economic Journal (1998), PP: 51-65."