خلاصة:
«تشبیه و تنزیه» از جمله اصطلاحات عرفانی است که در حوزههایی مانند ادبیات، تفسیر، کلام و ملل و نحل نیز مورد توجه است. این دو اصطلاح در نشانهشناسی زبان عرفانی از حیث ساختار در ردیف «اصطلاحات زوجی» قرار میگیرد. کاربرد این دو ترکیب در کنار هم بعد از ابن عربی رواج بیشتری داشت. وی با بیان نظریه خویش، اعتقاد به تشبیه و تنزیه را در مسیری تازه افکند که بعدها بسیاری از عرفا و ادبای اندیشمند تحت تاثیر نظریه و تفکّر او قرار گرفتند. در این مقاله سابقه کاربرد این دو اصطلاح در شعر و ادب فارسی و متون مختلف بررسی میشود. بیان ارزش و اهمیّت این دو اصطلاح به عنوان یکی از موضوعات بحث انگیز در دورههای مختلف، بررسی سیر تحولات معنایی و گستردگی قلمرو کاربرد این دو واژه در متون گوناگون از اهداف دیگر این مقاله است.
“Positive theology and negative theology” are common mystical expressions literature، interpretation. These two expressions are categorized as “collocations” in the semiotics of mystical expressions. After Ibn-Arabi، these two terms became more common. Once he offered his theory، belief in “Positive theology and negative theology” found a new path; and later on several mystics and scholars were influenced by his theory and thought. This essay intends to survey the historical record of the function of these two expressions in the Persian poetry، literature and other texts. Stating the value and significance of these two expressions as a controversial topic in different eras، survey of the conceptual transformation and functional domain of these two words are the other goals pursued through this article.
ملخص الجهاز:
(1) متکلمان نیز دربارة این اصطلاحات دقت و تأمل داشتهاند؛ زیرا اعتقاد به اصل تشبیه یا تنزیه موجب ایجاد برخی از فرقهها و نحلههای فکری خاص نیز شده است، از جمله فرقه و یا گروهی که اوصاف الهی را بر صفات مخلوقات قیاس میکردند و معتقد بودند که حق در ذات و یا صفات مانند اجسام است «مشبهه»(2) است.
تشبیه و تنزیه در قرآن و تفسیر از واژه تشبیه در قرآن به صراحت سخنی به میان نیامده، اما در آیات فراوانی به ظاهر، امری جسمانی و یا وصفی از اوصاف مخلوقات به خداوند نسبت داده شده است؛ مانند : و جاء ربک و الملک صفا صفا (سوره فجر: آیه 22) یدالله فوق ایدیهم (سوره فتح: آیه 10) والسموات مطویات بیمینه (سوره زمر: آیه 67) و نیز آیة الرحمن علی العرش استوی (سوره طه: آیه 5) که در تفاسیر ادبی و متون عرفانی – ادبی فارسی(3) در باب آن بحث و گفتگو شده است همچنین حدیث «قلب المؤمن بین اصبعین من اصابع الرحمن» از جمله روایاتی است که همواره دستاویز اهل تشبیه برای توجیه اعتقاداتشان بوده است و در بحثها و سخنان و مناظرات همواره بدان تمسک میجستهاند.
ابن عربی که از جمله شخصیتهای برجسته در عالم عرفان نظری به شمار میرود، در کتاب فصوص الحکم پیوندی بین تشبیه و تنزیه قایل گردیده و اعتقاد به هر یک از این دو را بدون دیگری ناقص و ابتر میشمارد؛ زیرا همان گونه که خداوند از داشتن هر گونه شکل و صفت بشری پاک و منزه است و تعالی مطلق دارد، در عین حال هیچ صفتی بدون او وجود حقیقی پیدا نمیکند.