ملخص الجهاز:
مثلا در کشورهای شمال غربی اروپا،یک سوسیالیسم پایدار با جامعه مدنی گسترده هماهنگ شده و یا یک بخش قوی تعاونی در اقتصاد ما میتواند پشتوانه محکمی برای جامعه مدنی باشد در دوران قبل از انقلاب نیز نهاد روحانیت به عنوان تنها نهاد مدنی مستقل و قابل ملاحظه و رسمی دوران پهلوی،استقلال مالی خود را از مکانیزم وجوهات شرعی و موقوفات و نذورات که الزاما ناشی از نظام سرمایهداری نیست،اخذ میکرد.
وقتی در گفتمان جامعه ما،به جامعه مدنی اسلامی اشاره میرود به گمان ما اشاره به رهیافتی دارد که در آن پیش فرضهای زیر مورد قبول قرار گرفته است: 1-جامعه مدنی به معنی ایجاد حوزه مستقل از دولت به عنوان حد وسط فرد و قدرت سیاسی حاکم برای بالفعل ساختن نیروها،مشارکت و خلاقیت مردم و پیش بردن یک توسعه پایدار،ضرورت دارد.
2 در این راه اگر تحقق جامعه مدنی را متشکل از عناصر عینی و ذهنی بدانیم،در فرهنگ و ایدئو لوژی اسلامی و در مکتب شیعه و در آنچه که به عنوان مذهب و سنت مذهبی در جامعه رایج است،همچنین در مناسبات اجتماعی تاریخی ایران میتوان آن دسته مؤلفههایی را که در جهت تحقق جامعه مدنی است استخراج کرد(با پذیرش وجود مؤلفههای بازدارنده و تشخیص آنها).
صرفنظر از جامعه اسوه پیامبر صلی الله علیه و اله و حکومت عدل علی علیه السلام که به صورت اسطورهای در ذهنیت تاریخی ایرانی باقی ماند و در نهضتهای ضد استبدادی و ضد استعماری صد ساله اخیر نقشی شاخص یافت،بسیاری نهادهای مستقل از دولت در تاریخ ایران شکل گرفته است که در افسانههای عامیانه و فرهنگ شفاهی مردم و ذهنیت تاریخی مردم جای دارد و میتواند مبنایی برای گسترش جامعه مدنی در زمان حال باشد.