خلاصة:
لفظ غنا و موسیقی از لحاظ لغت با یکدیگر مترادف هستند،لیکن در اصطلاح،موسیقی اعم از غنا است،زیرا غناء مذموم در شرع،صروت تحریفشده موسیقی و صدای خوش است که با انگیزه لهوی همراه با شیوه اجرای ناصحیح ارایه میشود.
غنا یعنی ترجیع و مد صوت؛مربوط به جوهره صوت است،ولی در تعریف موسیقی به ارکان ما هوی و تجریدی صوت یعنی لحن اشاره شده است.مد و ترجیع از عناصر لحن هستند که هماهنگ با ایقاع و وزن،عنصر اطراب و تأثیر را در شنونده ایجاد میکنند.
آنچه در باب استماع موسیقی هم است،نوع و میزان تأثیری است که موسیقی در خواننده و شنونده میگذارد. از مجموع تعاریف میتوان نتیجه گرفت آوازها و سازهایی که عنوان لهو و باطل بر آنها صدق میکند و به نظر کارشناس و خبره و یا فهم عمومی مردم قابل تمیز است،استفاده از آنها ممنوع است.
ملخص الجهاز:
"اما کدامیک از این معانی مد نظر شارع بوده و کدامیک را مورد نهی قرار داده است؟برای دستیابی به این مطلب باید ببینیم که شرع مقدس،غنا را چگونه معنا کرده است و چه ملاک و مناطهایی را شرط حرمت آن قرار داده است؟ البته غناء از جمله بحثهای فقهی است که به دلیل موضوع خاص آن،سؤالات مختلفی پیرامون آن مطرح میشود.
آیا به صرف اینکه این صدا دارای ترجیع و کشش میباشد و طبع انسان از آن لذت میبرد،باید آن را تحریم کرد؟آیا احکام شریعت اسلام بر خلاف فطرت انسانها میباشد؟ طبق مطالب گفته شده،چون احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی است و از طرفی بر خلاف فطرت انسانها نیز نمیباشد لذا هرگونه ترجیع و کشش صوت،به تنهایی سبب حرمت غناء نمیشود.
از این مطلب مشخص میشود که خوشصدا بودن یعنی کلام موزون را از حنجره بیرون آوردن،فی نفسه امری نیکو است و شارع مقدس خوشآمدنی را حرام اعلام میکند که موجب زوال عقل و خروج از حالت تعادل در انسان و سوق به سمت فساد و فراموشی و غفلت یاد خدا شود که این از نظر عقلا نیز ناپسند میباشد.
بنابراین در تعریف غناء میتوان گفت که:غناء عبارت است از صوت همراه با ترجیع و طرب مشیر شهوت با الفاظ ناپسند که به طور مجموع سبب زوال عقل شده و در نهایت انسان را به سمعت انحراف سوق داده و موجب فراموشی یاد خدا و غفلت از او میشود."