خلاصة:
فتنه از جانب خدا، آزمودن جامعه است به منظور خلوص و تطهیر صف مؤمنان از غیر مؤمنان؛ همچنان که طلا را با گداختن، خالص میکنند. اما فتنه از جانب بشر، در افکندن آنها به دام ابهام و تشویش است به منظور انحراف و گمراهی آنها و صید ماهی مراد از آب گلآلود جامعه.فتنه، گاه از انگیزهها و شرایط درونی، مانند دلبستگی به مال و زن و فرزند و کسان خویشان نشئت میگیرد و گاه از شرایط بیرونی؛ مانند در افتادن در دام اظهارات یا اقدامات انسانهای کژاندیش و بیماردل. در هر دو حالت، راه نجات عبارت است از: اخلاص، تقوا، علم، بصیرت و پیروی از رهبران حق.راه توبه به روی فتنهگر باز است و با توجه به انواع فراوان طرق فریب جامعه و تشویش افکار عمومی، پذیرش توبة فتنهگران منوط است به اعلام توبه، اصلاح آنچه تباه ساختهاند و تبیین حقایقی که به خیانت در نظر مردمان تحریف کردهاند.
ملخص الجهاز:
"(فقیه دامغانی و عزیزی، 1361، ج 2، ص 132) به نظر میرسد وجه اشتراک وارد کردن طلا و انسان در آتش، آن است که همان طور که طلای خالص از ناخالص جدا میشود، انسان خالص مؤمن نیز از آن رو که زمینههای سوختن و عذاب در او وجود ندارد، از انسان کافر و آلوده جدا میشود؛ چون اولا: همة انسانها وارد جهنم میشوند: «و ان منکم الا واردها» (مریم، آیه 71) و ثانیا: شایستگان عذاب میسوزند: «و قودها الناس و الحجاره»(بقره،آیه 24) و صالحان و متقیان نجات مییابند: «ثم ننجی الذین اتقوا».
آیة هفتم سورة شریف آلعمران بیانگر همین حقیقت است: «فاما الذین فی قلوبهم زیغ، فتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنته و ابتغاء تأویله، ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم یقولون امنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوا الالباب»؛ پس آن گاه، اما کسانی که در قلبهایشان کژی و انحرا فی است، از آیات متشابه پیروی میکنند به منظور فتنه و به منظور تأویل (یعنی تحقق وضع عینی دلخواه خود)؛ در حالی که تأویل قرآن را جز خدا نمیداند و راسخان در علم گویند که ما به قرآن ایمان آوردهایم، همة آن از جانب پروردگار ماست و این حقیقت را جز خردمندان در نمییابند.
از آنجا که فلسفة خلقت این عالم، آزمایش انسانها و جدا کردن صفوف مؤمنان حقیقی از کفار از یک سو و تبیین میزان ایمان و پایة صبر و بصیرت انسانها از سوی دیگر است، پس وقوع فتنه به ارادة الهی در جهان بشری امری لازم و طبیعی است، آنچنان که در آیات متعددی از فتنه الهی سخن رفته است؛ از جمله: «و کذلک فتنا بعضهم ببعض»(انعام، آیه 53)؛ و بدین ترتیب برخی از آنها را به فتنة برخی دیگر گرفتار کردیم."