خلاصة:
ایران پس از انقلاب اسلامی،گفتمان ویژهای را در سطح جهان و به ویژه،در خاورمیانه به وجود آورده است که نه تنها اختلاف اساسی با قبل از انقلاب داشته بلکه ماهیت آن نیز متفاوت است.این تفاوت بر سه محور«اسلامگرایی»،«استقلالگرایی»و «وحدتگرایی»متکی است.اسلامگرایی پایهء اصلی گفتمان ایران پس از انقلاب است. گرچه با اسلامگرایی میتوان استقلالگرایی و نفی حضور سلطهگران جهانی و نیز وحدتگرایی میان اقشار دینی و اجتماعی منطقه را نیز استنباط کرد،اما از منظر دیگر، به لحاظ اهمیت این دو گفتمان و کشف ابعاد آنها در منطق،به شکل جداگانه بررسی میشود.اسلامگرایی ایران،نقش اساسی در ظهور نهضتها وگرایشهای تند و معتدل اسلامی در منطقهء خاورمیانه داشته است.گرچه گرایش شیعی در منطق اسلامگرایی ایران،در سطوح مختلف،متفاوت بوده،واکنشهای متفاوتی را در سطح منطقه داشته و زمینهای برای بههم خوردن تعادل ژئوپلتیکی و جمعیتی را باعث گردیده است.دفاع بیوقفه از آرمان فلسطین و تأکید بر محور دولت غاصب صهیونیستی و همچنین، برخوردها و تحولات مربوط به وضعیت کنونی شیعیان بحرین و یمن،یکی از نمونههای بارز نگاه دینی منطقه به اسلامگرایی ایران است.مهمترین ویژگی استقلالگرایی در ایران در گفتمان سیاسی منطقه،نفی حضور سلطهگران غربی،تعامل بازیگران منطقه باهمدیگر و ایجاد برتری گفتمانی برای منطقه با هدایت ایران است.گفتمان وحدتگرایی ایران،بر پایه انسجام دینی،همگرایی سیاسی،اتحاد اجتماعی و همسانسازی فرهنگی استوار است.توجه به محورهای سهگانه گفتمان ایران در منطقه خاورمیانه با دو عامل اساسی تحولات زمانی و تغییرات سیاسی-اجتماعی متغیر بوده،و دیدگاههای درونی و بیرونی به آنها نیز تابعی از این دو عامل بوده است.علیرغم حضور جدی این دو عامل در ایجاد نوسانات گفتمانی مزبور،روح گفتمان انقلاب اسلامی ایران در سه محور یاد شده، هنوز به عنوان«گفتمان غالب ایران در منطقه خاورمیانه»به حساب میآید.
ملخص الجهاز:
"در گفتمان ملی و فراملی نظام جمهوری اسلامی چهار عامل مؤثر وجود دارد که روابط مختلف برپایهء آنها شکل گرفته که این عوامل عبارت است از:عوامل سیاسی؛ عوامل فرهنگی؛عوامل دینی؛و عوامل امنیتی-نظامی که در سطح رسمی و از دیدگاه روابط بین الملل11تعیینکنندهء سیاست خارجی و در سطح غیررسمی با بهرهبرداری از عوامل فراتر از دولتی تشکیلدهندهء دیپلماسی عمومی21نظام است.
تصور جدیدی از ملت ایرانی مبتنی بر اندیشههای سیاسی جدید«دولت-ملت»82در مقایسه با کشورهای اروپایی و حتی کشورهایی همچون ژاپن،از دوران انقلاب مشروطیت به بعد،تحرک خاصی به جامعهء ایرانی با حمایت مستقیم دولت میداد که این تحرک با تصویرسازی جدید از شیعهباوری مبتنی برتشیع ایرانی،به دور ازهمگرایی و وحدت اسلامی با سایر کشورهای مسلمان به ویژه عرب زبان،گفتمان ویژهای را در سطح داخلی و خارجی به وجود میآورد که کاملا با گفتمان ملی و حتی ملیگرایی موجود در منطقهء خاورمیانه متباین و متفاوت بود.
در گفتمان ملی و فراملی نظام جمهوری اسلامی چهار عامل مؤثر وجود دارد که روابط مختلف برپایهء آنها شکل گرفته است؛این عوامل عبارت است از:«عوامل سیاسی»؛«عوامل فرهنگی»؛«عوامل دینی»و«عوامل امنیتی-نظامی»،که در سطح رسمی تعیینکنندهء سیاست خارجی و در سطح غیررسمی با بهرهبرداری از عوامل فراتر از دولتی تشکیلدهندهء دیپلماسی عمومی است.
در مدل(شکل شمارهء 4)همانگونه که دیده میشود،تقاضاها و حمایتهای ملی همراه با سیاستها و پیشبینیهای فراملی به عنوان ورودیهای نظام ساختاری سیاسی، فرهنگی،دینی و امنیتی-نظامی بر تصمیمات و برنامهها و همچنین،روابط و اقدامات به عنوان خروجیهای این مدل در فضای تعامل دیپلماسی ملی با دیپلماسی فراملی (عمومی)اثرگذار خواهد بود که خود بازتاب تعامل مشترک عوامل و ساختارهای ملی و فراملی برای خلق نظام موفق تعاملی در دو سطح مزبور است."