ملخص الجهاز:
"میتوان مهمترین ویژگیهای ساختار آموزش عالی کشورمان را بخصوص با توسعه مدرنیسم دولتی به شرح زیر برشمرد: 1-سیستم آموزشی اهداف خود را با اهداف دولت تنظیم میکند تا اهداف نهادهای مولد.
افزایش دامنهء فعالیت با بودجهء دولتی منجر به ایجاد نوعی فرهنگ ضدیت با هر نوع فعالیت اقتصادی مستقل دانشگاهها و آموزش عالی شد،تقریبا هیچ کدام از آنهائی که به چنین ضدیتی میپردازند، بر این گمان نمیافتند که ممکن است مهمترین کار یک دانشگاه توجه به آن دسته علوم و پژوهشهائی باشد،که بتوانند در عرصه جامعه از طریق روندهای اقتصادی و بازرگانی- تولیدی توزیع شوند.
برای ایجاد چنین پیوندی بخصوص برای سیستم آموزش عالی،موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد: 1-ایجاد یک رابطه تعریف شده مجدد با دولت:نظام آموزش عالی بیش از هر چیز ابزاری مهم و زیربنائی برای توسعه همه جانبه اجتماعی است و توسعه همه جانبه اجتماعی یعنی فزونی کمی و بخصوص کیفی بهتر تولیدات و خدمات اجتماعی،بر این اساس توسعه در اولین مرحلهء خود با دانشگاهها و مؤسسات عالی آموزشی روبرو میشود،چرا که این مؤسسات هستند که متولی فزونی دانش از طریق ساختارهای معرفتی-پژوهشی خواهند بود.
2-نظام معرفتی-پژوهشی، هنگامی در سیستم آموزش عالی کشورمان شکل میگیرد که بتوانیم از درون آن نوعی نظام یا تاریخ تدوین شده و طبقهبندی شده علوم و هنر و نقش مؤثر آدمیان در این عرصه را بیرون کشیم،آیا دانشگاههای ما اصحاب دائرةالمعارفهای فنی،علمی و هنری را تشکیل دادهاند؟آیا توانستهایم یک ساختار تاریخی برای تحول علوم بخصوص در یک صد سالهء اخیر در کشورمان بوجود آوریم؟اگر جواب منفی است،که به واقع چنین است."