خلاصة:
<P>فرزندان عباس میرزا نایبالسلطنه که عموهای ناصر الدین شاه بودند در دوران پادشاهی وی همواره ادارهی برخی از ولایات و نواحی را بر عهده داشتند.به عبارتی یکی از گروههایی بودند که به دلیل رابطهی خویشاوندی با شاه میتوانستند در امور سیاسی نقش بازی کنند.در این بین،اینان نه فقط میبایست همیشه شاه را راضی نگه میداشتند،بلکه باید با دیگر درباریان و حاکمان رابطهی مسالمتآمیز داشته و به این ترتیب از شدت رقایت و توطئهها بکاهند در چنین شرایطی شاه سعی میکرد با استفاده از این وضعیت و به کارگیری روشهای مختلف،نه تنها عموهایش را کنترل کند،بلکه از آنها به عنوان وزنه تعادلی در مقابل دیگر درباریان و حاکمان استفاده کند.بنابراین در این پژوهش سعی بر این است تا شرایط مذکور تبیین شود.</P>
ملخص الجهاز:
"با برکناری میرزا آقا خان(5721 ه ق)فرهاد میرزا با شاه به آذربایجان رفت و نشان میرپنجی دریافت کرد و سپس در سال(7821 ه ق)به طور مستقل به حکومت لرستان و بختیاری و خوزستان منصوب شد پس از چند سال در(4821 ه ق)به حکومت کردستان انتخاب شد4و تا سال(0921 ه ق)که وی در تهران به نیابت شاه انتخاب شد و شاه به سفر اول فرنگ رفت،با افراد مختلف برخورد و اصطکاک داشت؛زیرا گاهی منافع افراد محلی،حاکمان و سران محلی و عشایر،افراد و شاهزادگان در دربار با وی (1)-نامه فرهاد میرزا اینگونه است:«جناب شارژدافر داممجده مذکور شد که ان جناب در ضمن اشخاصی که اسامی آنها را به اولیای قاهره ایران معلوم داشته است که در حمایت و تبعه انگلیس هستند اسم این جانب را هم نوشتهاند و این جانب زحمتافزا میشود که من در حمایت هیچ دولتی نیستم و بنده و چاکر اعلیحضرت شاهنشاه جمجاه روحنا فداه هستم و مولی و ولینعمتی جز وجود مبارک مسعود همایون روحی فداه ندارم...
چنین مواردی از مشخصههای حکومتهای سنتی و به عبارتی همان نظام پاتریمونیال است و همان طور که قبلا گفته شد در این نظامها بین افراد مختلف،کشمکشهای گوناگون پیش میآید و این هنر شخص حاکم است که میتواند آنها را کنترل کند و شاید در همین راستا است که شاه طی نطقی در 31 رجب(8821 ه ق)فیروز میرزا را از وزارت جنگ عزل مینماید و به جای او میرزا حسین خان سپهسالار را به آن شغل انتخاب میکند."