ملخص الجهاز:
"این نفس قدرت تن که به قدرت مسلط زمانه«نه»گفت و نه نامجو شود و نه«شعبان»و نه «حبیبی»-چهطور ممکن بود که این مرد عادی سربهزیر باور کند که خودکشی کرده؟و ببینیم این افسانهسازی عوام آیا نوعی روش دفاعی نیست برای مردم عادی توی گذر تا شخصیت ترسیدهی خویش ر در مقابل تسلط ظلم حفظ کند؟و امیدوار بماند؟ او پوریای ولی نبود،او هیچکس نبود،او خودش بود،بگذار دیگران را به نام او با حضور او بسنجیم.
واقعیت درونی او که هستی و شخصیت و ارزشها او را میساخت،در سنت ریشه داشت و در گذشته،و واقعیت کنونی جامعهی ما علیه آن سنت گذشته در حرکت است و در واقع،نفیکنندهی آن است و حل این تضاد جز به یک صورت امکان نداشت و آن دست شستن او از واقعیت وجود خود و پوستانداختن و چهره عوض کردن و یا پذیرفتن شکست فاحشی از این تضاد.
او شکست را انتخاب کرد تا واقعیت هستی خود و ارزشهای آن را تثبیت کرده باشد و خودکشی آخرین اعتراض کسی است که واقعیت هستی او میتواند بر واقعیت بیرون از هستی او غلبه کند."