ملخص الجهاز:
"برای تسریع این تحول، ایدئولوژی اشاعه یافته توسط کادرهای حزب در میان تودههای مردم که بر مفاهیم شایستگی ملی و عدالت اجتماعی تکیه داشت، هدف خود را تغییر روابط سنتی در زمینه کار و زمان آن، در جهت منطقی ساختن یا بدیگر بیان پرثمر ساختن این روابط، تعیین کرده بود.
از سوی دیگر، گرچه اختلاف طبقاتی میان کادرهای حزب و توده مردم چندان چشمگیر نمیباشد و هرگز در ویتنام این اختلافها چشمگیر نبوده است-و طرحهای اجرا شده را که تودههای مردم میتوانند در زندگی روزمره خود ارزیابی کنند ممکن است به حساب رژیم گذاشته شود، مع هذا هدف اصول اخلاقی تبلیغ شده توسط حزب در زمینه انضباط، وظیفهشناسی، احساس مسؤولیت شهروندی و تحمل شدائد آن است که در جامعه همبستگی بیشتری ایجاد شود و ظرفیت مقاومت آن افزایش یابد و این نکته ایست که کارشناسان وزارت دفاع آمریکا تنها به حساب ناسیونالیسم میگذارند و از این رهگذر مرتکب اشتباه فاحشی میشوند.
از یک سو، ویتنام شمالی به این علت توانسته بود در مقابل بمبارانها مقاومت کند که رژیم در سالهای 65-1924 توفیق یافته بود بوضوح نشان دهد که قادر است بطور محسوس به زندگی روزمره روستائیان کشور بهبود بخشد.
امیدوارم توانسته باشم، از خلال این بحث مختصر، نشان دهم تا چه حد معدودی پیشداوری اشتباهات بسیاری از کارشناسان امریکائی را توجیه میکند:بطور سیستماتیک ضد کمونیسم بودن، اعتقاد به این که خود تنها دارای نظام فکری عقلانی است که در هر موقعیتی میتواند کاربرد داشته باشد؛ با لنتیجه عدم امکان شناخت و درک انگیزههای دشمن؛وسوسه توجیه رفتارهای مختلف(ولو بهم پیوسته)بدلایل نژادی یا مذهبی، کم بها دادن به خصم بعلت ارزش قائل نشدن برای کارآئی ایدئولوژی وی."