خلاصة:
دیه یکی از انواع مجازاتی است که ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران می کند و به عنوان جریمه بر مجرم اعمال میشود و به این دلیل، نقش بازدارنده دارد. یکی از مباحث مطرح در بحث دیه، تعیین مقدار و تفاوت دیه زن و مرد در فقه اسلامی و به ویژه فقه شیعه و بررسی نظرات جدید است. این گفتمان بیشتر ناظر به قوانین کشوری مطرح شده؛ زیرا طبق ماده 300 قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران، دیه قتل زن مسلمان، خواه عمدی و خواه غیر عمدی نصف دیه مرد مسلمان تصویر شده است. در این باره دو جریان و نظریه وجود دارد: 1. نظریه مشهور فقها که مبنای تعیین قیمت دیه را بر اساس روایات نبوی و اهل بیت می داند. 2. نظریه ای که مبنای تعیین قیمت دیه را بر اساس کلیت بیان قرآن می داند و مخالف با تعیین دائمی مقدار معین و دائمی از قیمت دیه و مخالف تفاوت میان زن و مرد در خون بها و هزینه آسیب هاست.
این مقاله در مقام اثبات عمومیت نظر قرآن و تثبیت آن است. تفسیر تنها آیه دیه، بررسی آیات دیگری که موید این آیه هستند، و نیز بررسی روایات به ظاهر مخصص حکم، از جمله مباحثی است که این نوشتار به آنها می پردازد. همچنین تلاش گردیده بحث های فراوان انجام شده بین این دو نظریه، به همراه ادله آنها در این مقاله بازتاب یابد.
ملخص الجهاز:
یکی از این موارد، تفاوت دیه زن و مرد است، تا آشکار شود مراد قرآن کریم چیست، و آنچه در سنت آمده، آیا با این هدف بوده که این احکام مبنای دائمی دارد و در ردیف مجازاتهای بازدارنده و تنبیه خطاکار در همه عصرها ذکر شده است، و یا تعیین جزئیات و تفاوت زن و مرد، در این روایات نوعی محکومیت مالی مناسب با فرهنگ آن عصر بوده است؟ بیشک، برای اینکه این قضیه روشن شود، باید از قرآن کریم و فهم جایگاه موضوع آغاز کرد.
بنابراین، آیه شریفه ظاهرا به قاعده اشتراک زنان با مردان در احکام، بهصراحت دلالت بر وجوب دیه در قتل غیرعمد و عدم تفاوت میان مردان با زنان دارد و در اینباره عام افرادی و ازمانی دارد و شائبه هیچ تخصیصی در آن نیست و تفصیلی هم نداده و اگر قرار بوده چنین تفصیلی بدهد، باید مانند بسیاری دیگر از آیات این تفصیل را خود قرآن بدهد و اگر آنگونه که مشهور از فقها میگویند، تفصیل در روایات ناظر به تخصیص این آیات تلقی میشود، این پرسش مطرح است که چرا در آیاتی مانند: «و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمن و لأمة مؤمنة خیر من مشرکة و لو أعجبتکم و لا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا»(بقره:221) در احکام مشرکات و مشرکان سخن گفته و بهصراحت هر دو صورت را بیان کرده، ولی در اینجا تفصیل نداده است؟ چه اشکالی داشت که تفصیل میداد؟ و این نشان میدهد قرآن بهعمد صورت کلی آن را بیان کرده و نخواسته میان زن و مرد تفصیل دهد.