خلاصة:
«ساموئل بکت» (Samuel Beckett)یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته
نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته،
ولی همین آثار اندک، از جنبههای مختلفی مطالعه شدهاند. در این جستار، نمایشنامة
«آخر بازی» از منظر ذن بوداییسم بررسی شدهاست. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن
بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنهآرایی، شخصیت پردازی، رفتار و
نگرش شخصیتهای داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.
بدین ترتیب میتوان «آخر بازی» را شاهکار ادبی و نویسندة آن را یک نابغه نامید؛
نابغهای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم- که یک مکتب شرقی محسوب
میشود- بیبهره نگذاشتهاست. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی
فلسفه به شمار میآید، ولی میتوان رگههای آن را در نمایشنامة «آخر بازی» هم پیدا
کرد.
ملخص الجهاز:
از جملة مواردی که در این مرحله مورد توجه قرار میگیرند: 1- دوگانگی(Duality) یکی از موضوعاتی که برای فلاسفة ذن مهم است، مسئلة تضاد یا دوگانگی در طبیعت است.
68)) «کلو» که به عبارتی ناپسری «هم» محسوب میشود و به عبارتی پیشخدمتاش، از دست او خسته شده و میخواهد او را ترک کند و این امر او را مضطرب کرده است.
این عمل ممکن است چنان تفسیر شود که او همچون جویندگان ذن به فانی بودن دنیا پی برده و میخواهد به دنیا و ظواهر فریبندة آن پشت پا بزند و به تدریج خود را برای نیل به ساتوری(Satori)[25] آماده کند.
21) ) «هم» که از دست پدر و مادرش خسته و عصبانی شده است برای اینکه آنها را آرام کند، با عصبانیت از آنها میخواهد که ساکت بشوند؛ ولی «نل» با بی توجهی ادامه میدهد: نل- ته دریا هم دیده میشد.
نتیجه راه رهایی از مشکلات این دنیای فانی از نظر بودا، فراموشی خواستهها و آرزوهاست؛ ولی قبول این موضوع برای «هم» و «کلو» غیر ممکن است.
احتمالا در ابتدای این مقاله، این سوالها به ذهن آمده است که چگونه میتوان یک اثر ادبی را از منظر ذن بررسی کرد؟ چگونه ممکن است «بکت»، که بزرگ شده وتحصیل کرده غرب است از ذن، که یک مکتب ژاپنی بوده و ریشههایش به چین و هند بر میگردد، تاثیر گرفته باشد؟ در جواب باید گفت که مرزهای جغرافیایی نمیتوانند حد و مرزی برای انسان تعیین کنند.