خلاصة:
مجموعه داستان شهری چون بهشت اثر سیمین دانشور، محصول شرایط سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی سالهای وحشت و خشونت پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 است؛ دورهای که
آمال و آرزوهای ملتی آزادیخواه و استقلال طلب در اثر دسیسة عوامل بیگانه و داخلی و
پارهای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و
انزواطلبی، گریبانگیر جامعة فرهنگی ایران گردید. دانشور با تیزبینی و درایت
متعهدانه در این مجموعه داستان تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی و نیز دردها، رنجها و مصائبی را که در این سالهای سیاه بر ملت ایران رفته
است، ترسیم نماید.
داستانهای کوتاه دانشور با وجود اهمیت و اعتباری که در ادبیات داستانی معاصر
دارند، بیشتر در سایة رمانهای برجسته او مانند سووشون، جزیره سرگردانی و ساربان
سرگردان بوده و چندان مورد بررسیهای نقادانه قرار نگرفتهاند. مقاله حاضر میکوشد
ضمن نقد و بررسی درونمایههای این مجموعه داستان و روشن نمودن ابعاد ناپیدای این
اثر، تأثیرپذیری آن را از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران پس از کودتا نشان
دهد.
A tail collection called "shahri chun behesht" (A city same as haven) by Simin Daneshvar، is the product of political، social and cultural conditions of the years of fear and violence of the post-coup-d'etat of 28 Mordad 1332. the period in which aspirations of a nation who demanded independence and liberty، by conspiracy of alien counteries agents and some mistakes of religio-political leaders dissipated and feelings of hopelessness and defeat and failure spreaded in cultural society of Iran.
In this collection، Daneshvar with her accuracy and intelligence has tried to show a part of bitter socio-political truths of those dark years of Iran's people.
Short stories of Daneshvar، despite their importance in contemporary narrative literature، have been ignored in the shade of her more prominent novels such as Sovushon، Jazireh Sargardani and Sarban–e-Sargardan. This article is trying to reflect the light on one of the short stories collection of a such.
ملخص الجهاز:
نقد و بررسی درونمایههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مجموعه داستانی شهری چون بهشت*[1] چکیده مجموعه داستان شهری چون بهشت اثر سیمین دانشور، محصول شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سالهای وحشت و خشونت پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 است؛ دورهای که آمال و آرزوهای ملتی آزادیخواه و استقلال طلب در اثر دسیسة عوامل بیگانه و داخلی و پارهای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و انزواطلبی، گریبانگیر جامعة فرهنگی ایران گردید.
دانشور با تیزبینی و درایت متعهدانه در این مجموعه داستان تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نیز دردها، رنجها و مصائبی را که در این سالهای سیاه بر ملت ایران رفته است، ترسیم نماید.
اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پس از کودتا کودتای ننگین 28 مرداد 1332 که با نقش و دخالت مستقیم آمریکا انجام پذیرفت، محمدرضا پهلوی را که از کشور گریخته بود، به سلطنت از دست رفتهاش باز گرداند و سر لشکر زاهدی، عامل اصلی بیگانگان در اجرای کودتا، را بر سریر قدرت نشاند (گذشته چراغ راه آینده است، 1366: 720).
به این ترتیب این خانواده آمریکایی که نماینده دولت استعماری آمریکا هستند، به بهانه آبادانی و بهبود شرایط زندگی حاجی فیروز، در حقیقت قصد نفوذ به فرهنگ و اندیشه و دخالت در سرنوشت او دارند؛ البته چنان که در طول تاریخ شاهد بودهایم، در چنین عمران و اصلاحاتی هیچگاه اندیشههای بشردوستانه مطرح نبوده است؛ زیرا اگر جز این بود مادر بچههای آمریکایی، هرگز به بچههای ایرانی ابراز بیعلاقگی نمیکرد و مانع بازی فرزندانش با آنها نمیشد (دانشور، 1361: 33).