ملخص الجهاز:
"نوشتهء:مانوئل دو دیگز ترجمهء:منوچهر بیات مختاری نقد ادبی1 برای آنکه واقعیت نقد ادبی روشن شود،باید نقش فوق العادهای که همیشه در فرانسه ایفا کرده است مورد توجه قرار گیرد.
قدر مسلم این است که نقد دانشگاهی به جمع اسناد و مدارکی میپردازد که بر ماست تا دربارهء تاریخی بودن و یا ادبی بودن آنها حکم کنیم.
بینش عقلییی که در این شیوه از نقد مبنای قضاوت قرار میگرفت،بینش عقلی بوالو بود که به اقتضای اختلاف در ملیت بوسیلهء نویسندگان رمانتیک توسعه یافت؛و سپس در قرن نوزدهم شناخت علمی و جبری آن را در جامعه و تاریخ محدود کرد.
از اینجا، نوعی انسانگرائی مضطربانه زائیده میشود که ارزش«عقل»را مورد تردید قرار میدهد،روانشناسی رایج را با نظری مشکوک مطرح میسازد و بجای آنکه در آثار ادبی در جستجوی مشترکات باشد،میکوشد تا اختصاصات ویژهای را که در این آثار نموده است به چنگ آورد.
وآنگهی،نظریه ژان دله Gean Delay دربارهء ژید به گرایش روانشناسان ناخودآگاهی بسوی انسانگرائی خلاق صحه میگذارد بموازات این،نقد انسانگرا،در جستجوی میدانپروازی بود که از تأثیر قومیتگرائی عقل بدور بوده و جهانگرائی جدیدی را جستجو میکرد که بقول مالرو از«مناظرهء انسان با فضا و ظلمتها»بوجود آمده باشد.
اومانیسم که دوباره به طرح سؤال پرداخته و به حالات انفرادی دقیق شده است برای قرن هفدهم مایههای سرشاری یافته و کلاسیسیم ما و بویژه راسین را با نور جدیدی روشن ساخته است نقد تاریخی مکتب نقد تاریخی اساس خود را مدیون پیشقراولان مکتب رمانتیک (8)-یونگ Carl Gustav Yung (1691-5781)روانکاو و روانشناس مشهور سویسی و یکی از پایهگذاران علم روانکاوی بود."